راین جهانی از زیبایی - هزارمظهراستقامت |
انتخاب لباس به ندرت میتواند بیغرض باشد، رازهای درونمان در نوع پوششمان مشخص میشود. خانم کوکو شنل گفته است که «اگر خانمی بد لباس بپوشد، خود لباس است که به چشم میآید اما اگر او بیعیب و نقص لباس بپوشد، خود اوست که به چشم میآید.» خب، حالا فکر میکنید لباسهایتان چه چیزی در مورد شما میگویند؟ برای پیدا کردن معنی پنهانی در طرز لباس پوشیدنتان به سؤالهای زیر جواب دهید:
انتخاب گزینه یک نشان میدهد که راحتی برای شما مهمتر است تا اینکه دیگران چه فکری میکنند. انتخاب گزینه 2 نشاندهنده این است که شما همیشه به آراسته بودن خود اهمیت میدهید و فردی منضبط هستید. انتخاب گزینه 3 نشاندهنده آن حس زنانگی است که در شما بسیار بارز است و در نهایت با انتخاب گزینه 4 نشان میدهید که شاد بودن و لذت بردن از چیزی که میپوشید برای شما بسیار مهم است.
انتخاب رنگ بنفش : نشاندهنده روحیه لطیف و حساس شماست.
گزینه1: راحتی خودتان مهمتر از هر چیز دیگری است.
5. وقتی در کمدتان را باز میکنید، بیشتر لباسهایتان ... است سبز
سبز: 6.بیشتر دوست دارید لباسهایی که میپوشید: تنگ باشد
کفشهای لژ دار
[ چهارشنبه 92/8/15 ] [ 8:25 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
[ چهارشنبه 92/8/15 ] [ 3:23 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
[ سه شنبه 92/8/14 ] [ 9:56 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
پیش از برگزاری یا شرکت در جلسه های کاری این سوال ها را از خود بپرسید. همیشه در جمع به نتایج بهتری می توان رسید زیرا افراد فکرهایشان را روی هم می گذارند و نتایج بهتری به دست می آورند.
سوال از خود
1. چه چیزهایی را وانمود می کنید که نمی دانید؟ این سوال بسیار مهم و ارزشمند است. وقتی این سوال را از خود می پرسید در واقع خود را از موقعیت هایی که خودتان را فریب می دهید، دور می کنید. 2. چرا کارهایی که باید انجام دهید را انجام نمی دهید؟ زندگی فقط این نیست که تصمیم بگیرید چه کارهایی انجام دهید. چالش واقعی زمانی پدیدار می شود که به تفکرات، ایده ها و تصمیمات خود جامه عمل بپوشانید. واقعیت این است که انجام این کار چندان آسان نیست، اما ممکن است. 3. ارزش های زندگی شما چیست و آیا استفاده درستی از آنها دارید؟ در پاسخ باید سه مساله مهم و ارزشمند زندگی خود را یادداشت کنید که می توانند شامل خانواده، روابط عاشقانه، دوستان، کار، سلامت یا آرامش باشند. همه این موارد مهم هستند و اما مهم تر این است که بدانیم چه مواقعی همساز و موافق با این ارزش ها پیش نمی رویم. 4. استعداد چه کارهایی را دارید و خود از آنها غافل هستید؟ بینش و درک درونی یک واقعیت است. سعی کنید کشف کنید چه استعدادهای درونی دارید که دیگران می دانند اما خود از غافل هستید. آنها را کشف کنید و پرورش دهید. 5. چه چیز را نمی دانید و نمی دانید که نمی دانید؟ همیشه موانعی در راستای تحقق خواسته ها در زندگی وجود دارند. اما شاید مانع اصلی را نتوانید تشخیص دهید و خود هم ندانید که مشکل اصلی را تشخیص نداده اید. خوشحالی / آرامش ذهنی . آیا «بایدهای» شما، شما را به خوشحالی و خوشبختی می رساند؟ همه تمایلات ناخودآگاه ما با احساسات قلبیمان در تضاد هستند. شما همیشه آنچه می خواهید را خواهید داشت اگر برای به دست آمدن آن اراده کنید. 2. اگر به همه آرزوهای زندگی خود برسید چه احساسی خواهید داشت؟در میانه راه چه حسی دارید؟ همه انسان ها عادت دارند تا زمانی که به آرزوهای خود دست پیدا نکرده اند، برای آن شادمانی نکنند. اما خوب است یاد بگیریم که در لحظه نیز شاد و خوشبخت باشیم زیرا در جهت برآورد اهداف خود تلاش می کنیم و این خود یک دستاورد بزرگ است. 3. من امروزچه آموختم؟ چه کسی را دوست داشتم؟چه مساله ای باعث خنده من شد؟ باید سعی کنید در انتهای روز این سه سوال را از خود بپرسید. فارغ از هر اتفاقی که روی داده است، باید هر روز یک چیز جدید بیاموزید، فردی را دوست داشته باشید و از ته قلب بخندید. اینها هستند که ارزش زندگی را دوچندان می کنند. چشم انداز آینده 1. آیا از انجام کارهای خود نمی ترسید؟ بد نیست سفری تخیلی به چندین سال آینده خود داشته باشید و خود را در دوران کهولت متصور شوید و ببیند آیا از انجام کارهای امروز خود و روش زندگی خود راضی هستید و از چیزی پشیمان نیستید. یا شاید حتی بتوانید به خود نصیحت های سازنده ای هم ارایه کنید. 2. اگر زمان مرگ خود را می دانستید، آیا این مساله شما را می ترساند؟ همه انسان ها سرانجام روزی به خاک باز می گردند. در آموزه های دینی ما هم نوشته شده است که همیشه باید به مرگ خود فکر کنیم تا رفتار و کردار درست داشته باشیم و صالح باشیم. این مساله ارزش بسیاری دارد. آیا آگاهی از مرگ شما را می ترساند یا باعث می شود تا با انگیزه بیشتری در راستای تحقق آرزوهای خود گام بردارید؟ 3. آیا تمرکز شما روی امروز است یا فردا؟ اینکه از لحظه های زندگی لذت ببریم بهترین کار است اما باید آینده نگر هم بود. باید طوری زندگی کرد که خوشی های امروز تا فردا هم ادامه داشته باشند. زندگی گاهی همچون دانه ای است که امروز می کارید اما چند سال دیگر برداشت می کنید. پیشرفت و اثربخشی . چرا که نه؟ چه اتفاقی می افتد اگر ... انتظار نداشته باشید همیشه همه چیز آن طور باشد که انتظار دارید. از خود بپرسید چرا گاهی برخی مسایل آن طور که باید پیش نمی روند. پس از پاسخ، جواب های منفی را با احتمالات موجود جایگزین کنید. 2. امروز چه کاری را بهتر می توانید انجام دهید؟ راه و روشی که برای انجام کارهای خود انتخاب می کنید بسیار مهم است. هر روز از خود بپرسید امروز کدام کار را انجام دهم موفق تر خواهم بود. 3. دوست دارید در 5 سال آینده زندگی شما به چه شکل باشد؟ اگر بدون هیچ هدفی در زندگی حرکت کنید هرگز به هیچ جا نمی رسید. سعی کنید برای 5 سال آینده خود اهدافی مشخص و آنها را یادداشت کنید. 5 سال آینده بسیار نزدیک است و دستیابی به اهداف انگیزه مضاعف به شما می دهد تا اهداف بزرگ تری برای خود تعیین کنید. 4. در حال حاضر چه کاری برای بهبود اوضاع می توانید انجام دهید؟ تداوم و پافشاری برای رسیدن به اهداف و آرزوها یکی از بهترین روش ها است. شما باید هدفی را مشخص و در مسیر تحقق آن حرکت کنید و هر روز باید از خود بپرسید که چه کاری برای بهتر شدن اوضاع و سریعتر رسیدن به هدف می توانید انجام دهید. کسبوکار و تجارت 1. «چرا»ی بزرگ شما چیست؟ اگر یک «چرا»ی بزرگ در زندگی داشته باشید، به دنبال آن «چه» و «چگونه» هم می آید. اما اگر فقط از خود بپرسید چه و چگونه؟ همیشه عذر و بهانه ای هم برای انجام ندادن کارهایتان خواهید داشت. با یک دلیل بزرگ و چرایی ارزشمند، در مسیر اهداف خود پیش بروید. 2. در این روز، هفته یا ماه مهم ترین کاری که باید انجام بدهم چیست؟ در ابتدای هر روز یا هفته یا ماه، سرتیتر کارهای مهم زندگی خود را که می توانید و باید در آن زمان انجام دهید را یادداشت کنید. البته فقط یادداشت کردن مهم نیست، باید همه آنها را در اولویت انجام کارها نیز قرار دهید. 3. موفقیت چگونه است؟ استراتژی در مسیر راه اندازی کسبوکار جدید چقدر اهمیت دارد؟ نقطه قوت این کار در چیست؟ باید ببینید آیا موقعیت هایی که برایتان پیش می آید ارزش تلاش دارند یا خیر. برای انجام کارهای خود تیم تشکیل دهید. 4. ما چه می گوییم؟ و چه مشکلاتی را می توانیم برطرف کنیم؟ پیش از برگزاری یا شرکت در جلسه های کاری این سوال ها را از خود بپرسید. همیشه در جمع به نتایج بهتری می توان رسید زیرا افراد فکرهایشان را روی هم می گذارند و نتایج بهتری به دست می آورند. 5. آیا می توان آن را اکنون انجام داد؟ اگر کاری مهم و ارزشمند است حتما آن را همین امروز انجام دهید. 6. چطور می توان آن را انجام داد؟ این یکی از بهترین سوال ها برای انجام کارها است. با این سوال اهدافتان جلوی چشمتان ظاهر می شوند و می توانید همه امکانات و منابع لازم برای تحقق آنها را مهیا کنید. 7. آیا شما می توانید راهنمای من باشید؟ همه ما در زندگی الگوهایی داریم که می خواهیم به جایگاه آنها در زندگی برسیم. اگر آنها در ایران و در شهر ما هستند، یا به طرق مختلف می توانید به آنها دسترسی داشته باشید، بد نیست از آنها خواهش کنید همچون یک راهنما و مشاور در مسیر تجارت به شما کمک کنند. [ سه شنبه 92/8/14 ] [ 4:54 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
[ یکشنبه 92/7/14 ] [ 6:34 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
افراد دارای گروه خونی B معمولا بااستعدادترین هنرمندها هستند و در کارهای هنری از بقیه کارها موفقترند. آنها استعداد هنر را از کودکی با خود همراه دارند. البته معمولا در ریاضی، علوم و درسهای دیگر به خوبی آنچه در هنر هستند، نیستند. پژوهشهای تازه نشان میدهد گروههای خونی مختلف افراد میتواند باعث ایجاد ویژگیهای جسمی خاص در آنها شود. افرادی که گروههای خونی مشابه دارند به غذاهای خاصی گرایش دارند و سیستم ایمنی بدنشان شبیه هم عمل میکند تاحدی که در ژاپن رستورانهایی تاسیس شده که به افراد براساس گروهخونیشان غذاهای خاصی را پیشنهاد میکند. اما فقط این نیست. افراد با داشتن گروههای خونی مشابه ویژگیهای شخصیتی خاصی هم از خود بروز میدهند. رفتار این افراد در محیطهای متفاوت رفتارهای خاص و مشابهی است. در این شماره چیزهایی درباره رفتار افراد با گروههای خونی متفاوت در محل کار خواهید خواند. گروه خونی O / با انگیزههای پولدرآور افراد دارای گروه خونی O رقابتجو و فردگرا هستند و همین موضوع باعث میشود آنها با ساختار محیطهای کاری کاملا راحت هماهنگ شوند. این افراد باانگیزه و هدفگرا هستند و مسیرشان برای خودشان کاملا روشن است. آنها معمولا به ردههای بالا در شغلشان خواهند رسید. جالب است بدانید ملکه الیزابت دوم هم این گروه خونی را داشته است. این نکته را هم درباره آنها باید بدانید که برخلاف گروههای خونی دیگر این افراد نمیتوانند خودشان از پیشرفت خودشان خشنود باشند. آنها برای خوشحال بودن بهشدت به تایید دیگران، تحسین اجتماعی و ترقی مقام نیاز دارند، برای همین است که معمولا مایل هستند خودشان را به رخ دیگران بکشند. افراد دارای گروه خونی O بیشتر از همه در زمینههای فروش و راهبری مناسب هستند. در تحقیقی که در دو موسسه فروش اتومبیل انجام شده به این نتیجه رسیدهاند که بهترین فروشندگان گروه خونی O دارند. این افراد سخنرانان خوب و بسیار خوشبیان هستند. یک ویژگی مهم افراد دارای گروه خونی O این است که میتوانند اهداف حرفهای شغلشان را با رؤیاها و مقاصد فردی خودشان ادغام کنند و از کارشان لذت ببرند. اگر دیدید این اشخاص مخصوصا در اوایل کار دائم شغل عوض میکنند نباید نگران باشید. آنها بهزودی شغل مناسب خود را پیدا خواهند کرد. در واقع آنها ممکن است دیرتر به شغل مورد علاقه خود دست پیدا کنند اما وقتی شغل مورد نظرشان را پیدا کردند چندین سال در آن دوام میآورند. افراد دارای گروه خونی O حس ششم خوبی برای مالاندوزی دارند و به نظر میرسد پول درآوردن در خون آنهاست، بنابراین هر شغلی که سرمایهگذاری یا شم مالی داشته باشد برای آنها مناسب است. آنها میتوانند فرصت خوب را برای سود مالی پیدا کنند. همچنین میتوانند بفهمند چگونه نقشهشان را اجرا کنند که به نتیجه برسد. تحقیقات نشان داده بیشتر افرادی که در بورس موفق بودهاند گروه خونی O دارند. گروه خونی A / یا پلیس یا آتشنشان افراد دارای گروه خونی A سخنرانان بسیار بد و کسلکنندهای هستند. آنها محسنات زیادی دارند که سخنرانی جزء آنها نیست. بهترین شغل برای افرادی با این گروه خونی شغلی است که بتوانند در آن از تواناییشان در تمرکز بر جزئیات استفاده کنند. آنها خیلی کم اشتباه میکنند و به ندرت پیش میآید دقت و تمرکزشان را از دست بدهند. همچنین میتوانند حسابدار، نویسنده، تدوینگر یا کتابدار خوبی باشند. این افراد تخیل قویای دارند که معمولا آنها را وادار میکند خیالبافی کنند. این تخیل به آنها در موارد گوناگون کمک میکند اما اگر قرار باشد تمرکزشان به هم بخورد تنها میتواند بهخاطر داشتن این تخیل قوی باشد. این افراد روی صحنه و مقابل دوربین هم خوب هستند و در نمایشنامه نویسی استعداد دارند. اما یادتان باشد هیچوقت آنها را مجری یا سخنران نکنید. آنها نمیتوانند دستور بدهند. اگر در موضع مدیریت قرار بگیرند همه را کلافه میکنند. اما به دلیل جزئینگری و مسئولیتپذیری بهراحتی میتوانند درکنار یک مدیرعامل قرار بگیرند و تمام کارهای او را مدیریت کنند. آنها بسیار سختگیر هستند، میتوانند منشیهایی عالی باشند و در کنار افرادی که گروهخونی AB و B دارند و بلندپرواز هستند بهخوبی عمل کنند. در مواجهه با این افراد اصلا لازم نیست نگران کمکاریشان باشید. آنها آنقدر مسئولیتپذیر هستند که بتوانند به تنهایی و بدون نیاز به تذکر کسی کارشان را انجام دهند. تحقیقات نشان داده علاوه بر منشیها و حسابدارها و شغلهای دیگر گفته شده، بهترین پلیسها، آتشنشانها و مسئولان تحقیق گروه خونی A دارند. به نظر میرسد آنها ساخته شدهاند تا به این جهان بینظم کمی نظم اهدا کنند. اگر خودتان این گروه خونی را دارید بهتر است به دنبال کارهایی بروید که نیاز به تمرکز داشته باشد. شما در آنها عالی خواهید بود و بهتر است شغلهای مدیریتی را کنار بگذارید. اگر به دنبال استخدام یک منشی یا حسابدار خوب هستید میتوانید از این افراد کمک بگیرید. گروه خونی B / هنرمند و فراموشکار افراد دارای گروه خونی B معمولا بااستعدادترین هنرمندها هستند و در کارهای هنری از بقیه کارها موفقترند. آنها استعداد هنر را از کودکی با خود همراه دارند. البته معمولا در ریاضی، علوم و درسهای دیگر به خوبی آنچه در هنر هستند، نیستند. آنها همیشه به دنبال هیجان هستند و هرگز در زندگی برنامهریزی نمیکنند. این را میتوانید در لباس پوشیدن آنها هم ببینید. آنها چیزهایی را با هم هماهنگ میکنند و میپوشند که تصورش برای افراد عادی بسیار مشکل است. این افراد با اعتماد به نفس بالایی که دارند میتوانند همین مدل لباس پوشیدن را همهگیر کنند. افراد B اصلا با چارچوبها راحت نیستند. به هیچعنوان نمیتوانید از آنها توقع قانونمداری به شکل معمولش را داشته باشید. بهراحتی قرارهای ملاقاتشان را فراموش میکنند، پس اگر با آنها کار میکنید باید این ویژگی را در آنها بپذیرید و از آن دلگیر نشوید. آنها از وراجی و چاپلوسی متنفرند پس به هیچعنوان تملق آنها را نگویید. خودشان هم متملق نیستند. همیشه بیپرده و رک حرف میزنند و این ویژگی آنها در محل کار معمولا برایشان مشکل درست میکند. آنها نمیتوانند احساسات خود را پنهان کنند و آدمهایی بسیار حساس هستند. به هیچعنوان نمیتوان از آنها انتظار پیروی کورکورانه داشت. باید دلیل کار را برای آنها توضیح بدهید و آنها را مجاب کنید، در غیر این صورت نمیتوانید آنها را به انجام کاری که میخواهید مجبور کنید. این افراد معمولا ولخرج هستند. ناتوانی در کنترل اوضاع مالی از ویژگیهای آنهاست، پس بهتر است سراغ شغلهایی مثل حسابداری که به دقت نیاز دارد، نروند. این افراد یکدنده هستند. معمولا نظر دیگران برایشان مهم نیست و آن را به حساب نمیآورند. آنها سخت میتوانند بقیه را هدایت کنند و مجبورکردن آنها به انجام کاری که دوست ندارند بسیار دشوار است. آنها بهتر است بهطور مستقل و برای خودشان کار کنند تا شریکی و برای دیگران. آنها به سختی میتوانند فرمان بدهند یا فرمان ببرند. گروه خونی AB / بهترین پرستارها و معلمان آنها همیشه درباره کاری که انجام میدهند تردید دارند، هیچوقت از کار خود راضی نیستند حتی اگر به بالاترین موفقیتها برسند. افراد با گروه خونی AB آنها نمیتوانند کاری را انجام دهند که در آن لازم باشد خودشان تصمیم اصلی را بگیرند چون تردید تصمیمگیری آنها را به شدت آزار خواهد داد. آنها همیشه خود را در انتخابها آزار میدهند و فکر میکنند هیچوقت به چیزی که میخواهند، نخواهند رسید. آنها بهتر است بیشتر از هر چیزی به میل درونی خود نگاه کنند و کاری را قبول کنند که با انجام دادن آن لذت میبرند. بهتر است این نکته را بیشتر از بقیه نکات کار مدنظر قرار دهند. این افراد میتوانند رهبران تیمی عالی باشند به شرطی که اهداف از قبل برای آنها تعریف شده باشد. اگر تصمیمگیری را از عهده آنها خارج کنید آنها بسیار عالی ظاهر خواهند شد. این افراد هم از انتقاد بیزارند و این کار آنها را دچار نگرانی و اضطراب میکند. صداقت با این اشخاص اصلا درست نیست. آنها دوست دارند مورد تمجید قرار بگیرند. البته به دروغ تظاهر به چاپلوسی نکنید چون آنها آنقدر باهوش هستند که بتوانند بهراحتی دروغ را از رفتار عادی تمیز دهند. اگر در محل کار با افراد دارای گروه خونی AB درگیر شدید، سعی کنید قبل از هر کاری آنها را قانع کنید. یادتان باشد که آنها بسیار زیرک هستند و بهراحتی میتوانند استدلال شما را مخدوش کنند. بهتر است با آنها طوری رفتار کنید که احساس کنند در محل کار مفید هستند. این به آنها انگیزه میدهد و تردیدهایشان را کم میکند. اگر مجبور شدید از آنها انتقاد کنید بهتر است منطقی این کار را انجام دهید و آنها را قانع کنید. بهترین گروههای کاری حول این افراد شکل میگیرد. آنها اگر شغلشان را دوست داشته باشند مدتها و بهراحتی آن را انجام میدهند. آنها توانایی بسیار خوبی در انجام کارهای پرتنش و مهم دارند. در شغلهایی که ارتباط با دیگران را میطلبد مثل مددکاری، پرستاری و معلمی بسیار خوب هستند. مکمل ایدهآل برای افراد دارای این گروه خونی افراد دارای گروه خونی B است. [ دوشنبه 92/7/1 ] [ 3:26 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
در سال های دفاع مقدس ، دست بردن در شناسنامه برای تغییر تاریخ تولد و رساندن سن به مرحله قانونی ، با هدف رفتن به جبهه های نبرد ، در میان نوجوانان بسیجی امری رایج بود
بلافاصله تلفن را برداشتم و شماره واحد اعزام سپاه را گرفته و به دوستی که مسوول قسمت فوق بود گفتم: اخوی ما دارد میاد سراغ شما که اجازه بدی برود جبهه، شناسنامه اش را بخواه و چون به سن قانونی نرسیده،نگذار به جبهه برود.در سال های دفاع مقدس ، دست بردن در شناسنامه برای تغییر تاریخ تولد و رساندن سن به مرحله قانونی ، با هدف رفتن به جبهه های نبرد ، در میان نوجوانان بسیجی امری رایج بود. آن چه خواهید خواند ، روایتی است دست اول از دست بردن شهید قاسم شکیب زاده در شناسنامه اش برای اعزام به خطوط نبرد: مشغول کار بودم که سر و کله اخوی پیدا شد. سرش را کج کرد و گفت: علی داداشی، تو لااقل اجازه بده که من بروم جبهه، همه ی دوستام دارن میرن. قاسم، قبل از اینکه بیاید پیش من، سراغ همه ی برادرها و خواهرها رفته بود و همه ناامیدش کرده بودند، اینو که گفت، فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم: من حرفی ندارم، برو. هنور همه ی جمله را ادا نکرده بودم که در یک چشم به هم زدن پر درآورد و رفت، من که خودم هم نفهمیده بودم که چه گفته ام، بلافاصله تلفن را برداشتم و شماره واحد اعزام سپاه را گرفته و به دوستی که مسوول قسمت فوق بود گفتم: اخوی ما دارد میاد سراغ شما که اجازه بدی برود جبهه، شناسنامه اش را بخواه و چون به سن قانونی نرسیده، بهانه ای بگیر و نگذار به جبهه برود. آن روزها سرمان شلوغ بود، مرتب شهید و مجروح می آوردند و ما هم بایستی همه ی کارهای لازم را انجام دهیم، بنابراین یادم رفت که موضوع را پیگیری کنم، اتفاقاً چون فردای آن روز هم بایستی برای تشییع پیکر مطهر 16 شهید برنامه ریزی کنیم، شب خانه نرفتم و تا صبح بنیاد شهید بودم. ساعت 8 صبح بود، مادر زنگ زد و گفت: قاسم دیشب نیامده. گفتم: حتماً با بچه ها رفته است بسیج، ظاهراً مادر قانع شد و من هم گوشی را قطع کردم و مشغول کارها شدم. وسط مسیر تشییع شهدا بودیم که مسوول اعزام بسیح را دیدم، زد پشت من و گفت: اخوی! حالا مارا می زاری سر کار؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: اخوی شناسنامه اش را آورد، اما سنش که مشگلی نداشت. گفتم: خوب! گفت: خوب که خوب، ما هم مهر زدیم و رفت. گفتم: کجا؟ گفت: احتمالاً خرمشهر….. چند روزی خانه آفتابی نشدم و به هر کجا زدم که از طریق تلفن و دوستانش پیدایش کنم، نشد که نشد. چند روز بعد، ساعت 9 صبح و طبق معمول زنگ زدم به تعاون سپاه تا اسامی شهدایی که شب قبل آورده بودند را به پرسم تا برای تشییع آنها برنامه ریزی کنیم، مسوول تعاون گوشی را برداشت. بعد از حال و احوال همیشگی، گفتم: اسامی شهدا را بگو که من یادداشت کنم. گفت: شکیب تویی؟ گفتم: آره گفت: ا، ا، اسم اخویت هم که تولیست است. راوی: برادر شهید امروز کارت دعون جشن معافیت سربازی !
[ دوشنبه 92/7/1 ] [ 3:24 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
حدیثی از از امام صادق (ع) درباره دروغ گفتن و خلف وعده کردن که مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی آن را شرح کرده است. رُوِیَ عَن یَزیدِ الصّائِغِ قالَ: این اعمالی که به نظر مهم نمیآید، ایمان را فرسایش میدهد، به گونهای که اگر ایمان بماند آن قدر به کفر نزدیک است که با یک حرکت از ایمان خارج شده و در نتیجه به کفر میرسد. پس انسان هر چقدر از ایمان دور شود، به همان نسبت به کفر نزدیکتر میشود و نعوذ بالله زمانی که به وادی جهنّمی کفر سقوط کرد، قرین و همدم شیطان میشود، و هرکس که شیطان قرین و همدم او شود. دچار قرین و همدم بسیار بدی شده است "...وَ مَن یَکُنِ الشَّیطانُ لَهُ قَرِیناً فَساءَ قَرِیناً "
[ یکشنبه 92/4/9 ] [ 11:7 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
مهدیه فکری معلول جسمی – حرکتی تحت حمایت بهزیستی مقام سوم جشنواره ملی حضرت علی اکبر را در بخش جوانان با نیازهای خاص را کسب کرد. ............................................. مدیرکل بهزیستی استان کرمان در دیدار با مهدیه فکری جوان معلول نخبه راینی که رتبه سوم جشنواره ملی حضرت علی اکبر (ع) را در بخش جوانان با نیازهای خاص بدست آورده بوده از ایشان تجلیل کرد.
[ چهارشنبه 92/4/5 ] [ 11:22 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
حضرت صاحبالزمان(عج) در این زمینه فرمودهاند:
"أمّا أَمْوالُکُمْ فَلا نَقْبَلُها إِلاّ لِتَطَهَّرُوا، فَمَنْ شاءَ فَلْیَصِلْ وَمَنْ شاءَ فَلْیَقْطَعْ، فَما آتانی اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ”(1) "امّا اموال شما، پس آنها را نمیپذیریم، مگر به خاطر این که پاک شوید. پس هر که میخواهد، بپردازد و هر که نمیخواهد، نپردازد. آن چه خدا به ما عطا کرده، از آن چه به شما عطا نموده بهتر است.” شرح: این عبارت، بخشی از مطالبی است که امام زمان(عج) در جواب سؤالهای اسحاق بن یعقوب، در توقیع مبارک خود مرقوم فرمودهاند. اسحاق بن یعقوب میگوید: سؤالهایی را گرد آوردم و به سفیر دوم حضرت، محمد بن عثمان عمری، عرضه کردم و از او خواستم که آنها را خدمت آن حضرت برساند و پاسخشان را نیز درخواست کند. حضرت(ع) در توقیعی، به خط مبارک خود، بعد از تذکّر اموری، چنین فرمودند: "امّا اموالتان، پس هرگز، ما آنها را قبول نمیکنیم، مگر برای آن که پاک شوید؛ حال، هر که میخواهد مالش را بفرستد و هر که نمیخواهد، نفرستد آنچه خدا به ما عطا کرده، از آن چه به شما عطا شده، بهتر است. آن حضرت در این کلام مبارک، به این نکته اشاره میکنند که ثمره پرداخت حقوق مالی واجب، به خود انسان برمیگردد و امام این اموال را میگیرد تا نفسِ پرداخت کنندگان پاک شود، نه این که امام به آنها محتاج باشد. قرآن کریم نیز در آیه زکات به این نکته اشاره کرده است: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکّیهِمْ بِها وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»(2); "از اموال آنان، صدقه (زکات) اخذ کن تا آنان را پاک گردانی و تزکیه کنی؛ و بر آنان درود بفرست و دعا کن، که دعای تو مایه آرامش آنان خواهد بود". یادمان نرود که اگر زندگیمان بر اساس چارچوبی که معصومین (ع) ترسیم کردهاند باشد آنگاه میتوان توقع داشت که یک منتظر واقعی حضرت صاحب الزمان باشیم. پی نوشت: (1). کمال الدین، ج2، ص484، ح4 ; الغیبة، طوسی، ص290، ح247 ; احتجاج، ج2، ص283 ; إعلام الوری، ج2، ص271 ; کشف الغمة، ج3، ص339 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1114 ; بحارالأنوار، ج53، ص180، ح10 . (2). سوره توبه، آیه 103 . منبع: اندیشه قم [ چهارشنبه 92/4/5 ] [ 11:21 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |