سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راین جهانی از زیبایی - هزارمظهراستقامت


وام گـذار لـــب تـــــو راســـتـــــی
                            گفتی و چون شعله به پا خاستی
بـانـگ رسـای تـو ستــم سـوز شد
                            کـشتــه مـظـلـوم تـو، پـیـروز شد
خواست که غم دست تو بندد ولی  
                            غـم کــه بـُـود در بــر دُخـت علی؟
قــامــت تــو قـامت غم را شکست
                             دُخـت علــی را نتوان دست بست
ای دل دریـــــا، دل دریــــای تـــــــو 
                              عـرش خـــدا مـــنــزل و مـأوای تو
جـسم تــو از عـشق مـگر ساختند 
                               کـایــن هـمـه جـان در ره تـو باختند
آنـچـه تــو کــردی بـه صــف کـربـــلا 
                                کـــرده‌ی مــخـلــوق بــود یــا خدا؟
آن هـمـه غـم، آن هـمـه استـادگی
                                  آن هــمـــه سُـتـْــواری و آزادگــی
آن همه خون دیدن و چون گُل شدن
                                 دشت خـــزان دیـدن و بـلـبل شدن
سروده‌ی: علی موسوی گرمارودی


[ دوشنبه 89/1/30 ] [ 10:8 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

بلبلی دیدم به ره مدهوش ومست

ناتون از اسمان افتاده پست

گفتمش بلبل چرا اینگونه ای

مست گشتی ،غایب اندرلونه ای

ناگهان تیری بر بالت نشست

یا که جام می چنینت کرده مست

گفت مومن لب فروبندازسخن

بلبل درمانده را تهمت مزن

آنچه من دیدم اگر بینی کنون 

فارغ ازخودگردی وآیدجنون

گفته بلبل مرا مشتاق کرد

طاقطم را بهر دیدن طاق کرد

گفتمش بلبل نشان ده آنچه هست

که این چنین جان نهیفت کرده مست

نوک بالش را به سوئی تاب داد

آدرس یک تپه را بی تاب داد

گفت بنگر آن گل زیبا وتاک

دامنش پرگل ولی بی عیب وپاک

عطر اومدهوش گرداند بسی

زاهد و هر عاشق و هر ناکسی

از وجودش تپه گردیده بهشت

چون بود زیبا رخ و نیکو سرشت

نام او بردامنش گردیده حک

گوئیا این بهترین نام است و تک

نویسنده: علی بالایی راینی


[ پنج شنبه 89/1/26 ] [ 5:8 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

 برخی اوقات برای شما پیش آمده که در مقابل خواسته دیگران، برخلاف میل باطی جواب مثبت داده و درخواست او را قبول کرده اید. ممکن است جواب منفی دادن سخت به نظر برسد ولی ما چند راه مفید را برای رهایی شما از این موقیعت خاطر نشان می کنیم. سعی کنید قدرت «نه» گفتن را در خود تقویت نمایید البته طوری که باعث کدورت نشود.
1 ) برقراری رابطه دوستی: گاهی شخصی از شما درخواست رابطه دوستی می کند و می خواهد که بهترین دوست او باشید ولی شما بدلایل مختلف مایل به این کار نیستید. برای رهایی از دست او می توانید بگویید:
- وقت ندارم: به او بفهمانید که دوست صمیمی بودن نیازمند داشتن وقت زیاد و از خودگذشتگی است و شما بدلیل ذیق وقت نمی توانید از عهده اش برآیید.
- مسئولیتش را نمی توانم بپذیرم: وارد شدن شخصی به عنوان یک «دوست صمیمی» به زندگی باری به مسئولیت های فراوان شما اضافه می کند و شما آنقدر گرفتار هستید که نمی توانید آنرا قبول کنید.
- تو لایق بهترین ها هستی: به او بگویید که هر شخصی لایق داشتن بهترین چیزها در زندگی اش است و شما خود را در حد و اندازه ای نمی بینید که بتوانید برای او بهترین باشد.
- من شخصی منزوی هستم: انزوا و ترس شدید از حضور در اجتماع باعث شده که شما نتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید تا آنجا که حتی حاظر به شرکت در مراسمات مختلف نیستید و از آن و حشت دارید. شما باید از این مورد به عنوان آخرین راه حل استفاده کنید و قبل از آن مطمئن شوید که او اطلاعی از قابلیت های اجتماعی شما ندارد

مرحله دوم

- سخاوتمند باشید: نپذیرفتن دوستی دلیل بر تغییرات کلی رفتار شما با او نمی باشد. با او به مهربانی و گشاده رویی رفتار کنید.
- شخص دیگری را به او معرفی کنید: او ممکن است به این علت شما را برای دوستی انتخاب نموده باشد که تصور می کرده شما بهترین و آخرین گزینه می باشید. افراد دیگری را برای دوستی به او پیشنهاد دهید.
- دم دستش باشید: هرگاه متوجه شدید که به کمک و یاری شما نیاز دارد دریغ نکرده و داوطلبانه به سراغش رفته و مشکلاتش را حل نمایید.
2 ) ضمانت های پولی، بانکی و کاری: پول و ضمانت کاری دو مسئله حساس می باشند. دوستی که می دانید دارای سوابق سو» و بدحسابی های بانکی است به سراغ شما آمده و درخواست می کند که برای افتتاح حساب یا کار، ضامن او شوید. وقتی موضوع پول به میان آمد به هیچکس اعتماد نکنید. برای رهایی از دست او بگویید:
- حساب بانکی خودم هم اعتبار ندارد: وقتی پرونده شما در بانک وضعیت مناسبی نداشته باشد چگونه می توانید ضامن کس دیگری شوید؟
- قولش را به کس دیگری داده ام: با چهره ای نا امیدانه به او بگویید که قبلا شخص دیگری این درخواست را نموده و نمی توانید برای چند نفر اینکار را انجام دهید.
- دوست ندارم مسائل کاری و دوستی باهم قاتی شوند: این گفته می تواند روابط دوستی شما را تضعیف کند چراکه شما اهمیت بیشتری برای مسائل کاری قائل شده اید تا روابط دوستی.برای توجیه بهتراست به او بگویید که تجربه تلخی درگذشته داشتید که باعث جدایی شما با دوست سابقتان شده و دیگر دوست ندارید آن اتفاق تکرار شود.

مراحل سوم

- به او پول قرض دهید: اگر قبول نکردید که ضامن او برای دریافت وام از بانک شوید، در صورت امکان به او پیشنهاد قرض مقداری پول دهید. اگرچه ممکن است که هیچ وقت دوباره روی پول خود را نبینید ولی این بهتر از آنست که بدلیل ضامن شدن دردسرهای بسیار بزرگتری گریبانگیر شما شود.
3 ) سرپوش گذاری بر جرم و شهادت دروغ: معمولا افراد توقع دارند که دوستشان بر عمل خلاف و غیر قانونی آنها سرپوش گذاشته و برای نجات او شهادت دروغ دهند. این عمل خلاف از خیانت به همسر گرفته تا دزدی و قتل ممکن است متفاوت باشد. در این حالت شما تمایل ندارید خودتان را درگیر یک مسئله غیرقانی نمایید. برای رهایی از دست او بگویید:
- دروغ گوی خوبی نیستم: من برای نجات جان خودم هم نمی توانم دروغ بگویم و اصلا دروغ گفتن بلد نیستم و مطمئن هستم که کار را خرابتر می کنم و داستان تو بر ملا خواهد شد.
- در تحقیقات لو می روم: به دوست خود بفهمانید که شخص مناسبی نیستید که بتواند هنگام بازجویی بخصوص تحقیقات پلیسی دوام بیاورد و صحبت نکند.
- نمی خواهم برای خانواده ام ایجاد مشکل کنم: دردسر و عواقب بد ناشی از درگیر شدن یک فرد در مسائل غیر قانونی برای خانواده آن فرد بیشتر از خود اوست. به دوستتان بگویید که نمی خواهید ریسک از دست دادن خانواده خود را قبول کنید.
- هنگام جرم من در مکانی شلوغ بودم: ممکن است دوستتان از شما بخواهد که برای او شهادت دروغ بدهید. به او بگویید هنگامیکه او مرتکب جرم شده، شما در یک محل شلوغ و پر رفت و آمد بودید که بسیاری از این موضوع مطلع هستند و پلیس در تحقیقات خیلی راحت متوجه این مطلب خواهد شد

مراحل چهارم

- به او اطمینان دهید که چیزی نخواهید گفت: اگرچه دادن شهادت دروغ را قبول نکرده اید، به دوست خود اطمینان دهید که چنانچه کسی برای پرس وجو پیش شما آمد، خودتان را به بی اطلاعی زده و هیچ پاسخی به او نخواهید داد.

برگرفته از: روزنامه ابتکار

ناتوان ترین مردم کسی است که دردوست یابی ناتوان باشد وناتوان ترازاوکسی است که دوست یافته را ازدست بدهد

 

دوستنه


[ یکشنبه 89/1/22 ] [ 9:26 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
کدخبر105937 تاریخ انتشار 14 فروردین 1389    09:17
اگر رقص بگونه‏اى باشد که موجب تحریک شهوت شود و یا مستلزم کار حرامى‏باشد، حرام است، ولى اگر نگاه کردن به آن باعث تأیید فرد گناهکار و تجّرى او و ترتّب فساد نشود، اشکال ندارد.
 "جواز گوش دادن به نوارها منوط به تشخیص خود مکلّف است که اگر تشخیص دهد مشتمل بر غنا و موسیقى لهوى مناسب با مجالس عیش و نوش و خوش‏گذرانى و همچنین مطالب باطل نیست، گوش دادن به آن اشکال ندارد بنابراین تجویز آن توسط سازمان تبلیغات اسلامى و یا هر مؤسسه اسلامى دیگر به تنهایى دلیل شرعى براى مباح بودن آن نیست..." ؛ این بخشی از فتوای رهبر انقلاب درباره موسیقی و نوارهایی است که با عنوان"مجاز" در بازار عرضه می شوند.

درباره موسیقی و آواز و رقص و حرام و حلال بودن  آنها ، دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی ، استفتائات صورت گرفته از ایشان و پاسخ های مربوطه را منتشر کرده است که عصرایران متن کامل این سوال و جواب ها را در زیر می آورد:

 ملاک تمییز موسیقى حلال از حرام چیست؟ و آیا موسیقى کلاسیک حلال است، بسیار مناسب است که معیار آن را بیان فرمایید؟

هر موسیقى که به نظر عرف موسیقى لهوى و مطرب که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقى حرام محسوب مى‏شود و فرقى نمى‏کند که موسیقى کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک. تشخیص موضوع هم موکول به نظر عرفى مکلّف است و اگر موسیقى این گونه نباشد بخودى خود اشکال ندارد.

  گوش دادن به نوارهایى که توسط سازمان تبلیغات اسلامى و یا مؤسسه اسلامى دیگر مجاز اعلام شده‏اند، چه حکمى دارد؟ و استفاده از آلات موسیقى مثل کمان، ویولون و نى چه حکمى دارد؟

جواز گوش دادن به نوارها منوط به تشخیص خود مکلّف است که اگر تشخیص دهد مشتمل بر غنا و موسیقى لهوى مناسب با مجالس عیش و نوش و خوش‏گذرانى و همچنین مطالب باطل نیست، گوش دادن به آن اشکال ندارد بنابراین تجویز آن توسط سازمان تبلیغات اسلامى و یا هر مؤسسه اسلامى دیگر به تنهایى دلیل شرعى براى مباح بودن آن نیست و بکارگیرى آلات موسیقى در موسیقى لهوى مطرب و مناسب با مجالس لهو و گناه جایز نمى‏باشد، ولى استفاده حلال از آنها براى اهداف عقلائى اشکال ندارد و تشخیص مصادیق هم موکول به نظر خود مکلّف است.

  منظور از موسیقى مطرب ولهوى چیست؟ و راه تشخیص موسیقى مطرب و لهوى از غیر آن چیست؟

موسیقى مطرب و لهوى آن است که به سبب ویژگیهائى که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقى دور نموده و به سمت بى‏بندوبارى و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.

 آیا شخصیت نوازنده و محل نواختن و یا غرض و هدف از آن در حکم موسیقى تأثیر دارد؟

موسیقى حرام، موسیقى مطرب و لهوى مناسب با مجالس لهو و گناه است و گاهى شخصیت نوازنده یا کلام همراه آهنگ یا مکان و یا سایر شرایط در اینکه موسیقى تحت عنوان موسیقى مطرب و لهوى حرام و یا عنوان حرام دیگر قرار بگیرد مؤثر است مانند اینکه بر اثر آن امور، منجر به ترتّب فساد شود.

  آیا معیار حرمت موسیقى فقط مطرب و لهوى بودن آن است یا اینکه میزان تحریک و تهییج آن هم تأثیر دارد؟ و اگر باعث حزن و گریه شنونده شود، چه حکمى دارد؟ خواندن و شنیدن غزلهایى که به صورت سه ضرب و همراه با موسیقى خوانده مى‏شوند، چه حکمى دارد؟

ملاک آن ملاحظه کیفیت نواختن موسیقى با در نظر گرفتن همه خصوصیات و ویژگیهاى آن است و اینکه از نوع موسیقى مطرب و لهوى مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، هر موسیقى که به حسب طبیعت خود از نوع موسیقى لهوى باشد، حرام است اعم از اینکه مهیّج باشد یا خیر و موجب ایجاد حزن و اندوه و حالات دیگر در شنونده بشود یا خیر و هرگاه غزل‏هائى که همراه با موسیقى خوانده مى شوند به صورت غنا و آواز لهوى مناسب مجالس لهو و لعب در آیند، خواندن و شنیدن آنها حرام است.

  غنا چیست؟ آیا غنا فقط شامل صداى انسان است یا اینکه شامل صداهاى حاصل از آلات موسیقى هم مى‏شود؟

غنا عبارت است از صداى انسان در صورتى که باترجیع و طرب همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد که خواندن به این صورت و گوش دادن به آن حرام است.

  آیا زدن بر ظرفها و سایر وسایلى که جزء آلات موسیقى نیستند، در عروسى‏ها توسط زنان جایز است؟ اگر صدا به بیرون از مجلس برسد و مردان آن را بشنوند چه حکمى دارد؟

جواز این عمل بستگى به کیفیت نواختن دارد. اگر به شیوه متداول در عروسى‏هاى سنّتى باشد و لهو محسوب نشود و فسادى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد.

  دف زدن توسط زنان درعروسى ها چه حکمى دارد؟

استفاده از آلات موسیقى براى نواختن موسیقى لهوى و مطرب جایز نیست، امّا آوازخوانى در مجالس عروسى، بعید نیست براى زنان جایز باشد.

 آیا گوش‏دادن به غنا در خانه جایز است؟ اگر در فردى تأثیر نداشته باشد چه حکمى دارد؟

گوش دادن به غنا بطور مطلق حرام است، چه در خانه به تنهایى شنیده شود و یا در حضور دیگران و چه در او تأثیر بگذارد یا خیر.

  بعضى از جوانان که تازه به سن بلوغ رسیده‏اند از مراجعى تقلید مى‏کنند که فتوى‏ به حرمت موسیقى بطور مطلق داده‏اند هر چند از رادیو و تلویزیون دولت اسلامى پخش شود، حکم این مسئله چیست؟ و آیا اگر ولىّ فقیه گوش دادن به موسیقى حلال را اجازه داده باشد، آیا تجویز او بخاطر احکام حکومتى براى جواز آن کافى است یا اینکه آنان باید به فتواى مرجع تقلید خود عمل کنند؟

فتوى‏ به جواز یا عدم جواز گوش دادن به موسیقى از احکام حکومتى نیست، بلکه حکم شرعى فقهى است و بر هر مکلّفى واجب است در اعمالش به فتواى مرجع تقلید خود مراجعه کند. ولى موسیقى اگر مناسب با مجالس لهو و گناه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، دلیلى بر حرمت آن وجود ندارد.

  مقصود از موسیقى و غنا چیست؟

غنا یعنى ترجیع صدا به نحوى که مناسب با مجالس لهو باشد که از گناهان بوده و بر خواننده و شنونده حرام است. ولى موسیقى، نواختن آلات آن است که اگر به نحو معمول در مجالس لهو و گناه باشد، هم بر نوازنده و هم بر شنونده حرام است. و اگر به آن نحو نباشد، فى نفسه جائز است و اشکال ندارد.

  من در مکانى کار مى‏کنم که صاحب آن همیشه به نوارهاى غنا گوش مى‏دهد و من هم مجبور به شنیدن آن هستم، آیا این کار براى من جایز است یاخیر؟

اگر نوارها در بردارنده غنا یا موسیقى لهوى مناسب با مجالس لهو و معصیت باشند، گوش دادن و شنیدن آن جایز نیست.ولى اگر مجبور به حضور در آن مکان هستید، رفتن به آنجا و کارکردن در آن براى شما اشکال ندارد ولى واجب است به غنا گوش ندهید هر چند به گوش شما بخورد و آن را بشنوید.

 موسیقى که از رادیو و تلویزیون جمهورى اسلامى پخش مى‏شود، چه حکمى دارد؟ آیا این گفته که حضرت امام«قدس سره» موسیقى را بطور مطلق حلال اعلام کرده‏اند، صحیح است؟

نسبت حلال دانستن موسیقى به طور مطلق به راحل عظیم الشأن حضرت امام خمینى«قدس سره» کذب و افتراء است. امام«قدس سره» معتقد به حرمت موسیقى مطرب و لهوى مناسب با مجالس لهو و معصیت بودند و نظر ما هم همین است، ولى اختلاف در دیدگاهها از تشخیص موضوع نشأت مى‏گیرد زیرا تشخیص موضوع موکول به نظر خود مکلّف است. گاهى نظر نوازنده با نظر شنونده تفاوت پیدا مى‏کند که در این صورت موسیقى که به تشخیص مکلّف لهو و مناسب با مجالس گناه است بر او گوش دادن به آن حرام مى‏باشد وامّا صداهاى مشکوک محکوم به حلیّت هستند و پخش از رادیو و تلویزیون به تنهایى دلیل شرعى بر مباح و حلال بودن آنها محسوب نمى‏شود.

  گاهى از رادیو و تلویزیون آهنگهایى پخش مى‏شود که به نظر من مناسب با مجالس لهو و فسق هستند، آیا بر من واجب است که از گوش دادن به آنها خوددارى نموده و دیگران را هم از آن منع کنم؟

اگر آنها را از نوع موسیقى مطرب و لهوى مناسب با مجالس لهو مى‏دانید، جایز نیست به آنها گوش دهید، ولى نهى دیگران از باب نهى از منکر منوط به این است که احراز نمایید که آنان هم آهنگهاى مزبور را از نوع موسیقى حرام مى‏دانند.

 گوش دادن و توزیع غنا و موسیقى لهوى که محصول کشورهاى غربى است، چه حکمى دارد؟

در عدم جواز گوش دادن به موسیقى لهوى مطرب و مناسب با مجالس لهو و باطل، فرقى بین زبانها و کشورهاى محل تولید وجود ندارد. بنابر این خرید و فروش و گوش دادن و توزیع این نوارها در صورتى که محتوى غنا یا موسیقى لهوى حرام باشند جایز نیست.

  خواندن به صورت غنا توسط هر یک از مرد یا زن چه از طریق نوار کاست باشد و یا از طریق رادیو و چه همراه موسیقى باشد و یا نباشد، چه حکمى دارد؟

غنا حرام است و خواندن به صورت غنا و گوش دادن به آن جایز نیست اعم از اینکه توسط مرد باشد یا زن و بطور مستقیم باشد یا از طریق نوار و همراه با نواختن آلات لهو باشد یا نه.

  نواختن موسیقى به منظور اهداف و اغراض عقلائى و حلال در مکان مقدسى مانند مسجد چه حکمى دارد؟

نواختن موسیقى مطرب و لهوى مناسب با مجالس لهو و گناه بطور مطلق جایز نیست حتّى اگر در غیر مسجد و براى غرض عقلائى حلالى باشد، ولى اجراى سرودهاى انقلابى و مانند آن همراه با نغمه‏هاى موسیقى در مکان مقدس و در مناسبتهایى که آن را اقتضا مى‏کند، اشکال ندارد مشروط بر اینکه با احترام آن مکان منافات نداشته باشد و در مکانهایى مثل مسجد براى نمازگزاران مزاحمت ایجاد نکند.

  آیا آموختن موسیقى بخصوص سنتور جایزاست؟ ترغیب و تشویق دیگران به آن چه حکمى دارد؟

بکارگیرى آلات موسیقى براى نواختن موسیقى غیرلهوى، اگر براى اجراى سرودهاى انقلابى یا دینى و یا براى اجراى برنامه‏هاى فرهنگى مفید و برنامه‏هاى دیگر با غرض عقلائى مباح باشد، اشکال ندارد به شرط اینکه مستلزم مفاسد دیگرى نباشد و همچنین آموختن و یاددادن نوازندگى براى امر فوق فى‏نفسه اشکال ندارد.

 گوش دادن به صداى زن هنگامى که شعر و غیر آن را با آهنگ و ترجیع مى‏خواند اعم از اینکه شنونده، جوان باشد یاخیر، مذکر باشد یا مؤنث چه حکمى دارد؟ و اگر آن زن از محارم باشد، حکم آن چیست؟

اگر صداى زن به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبة نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد و فرقى بین موارد فوق نیست.

 آیا موسیقى سنّتى که میراث ملى ایران مى‏باشد، حرام است یا خیر؟

چیزى که از نظر عرف، موسیقى لهوى مناسب با مجالس لهو و معصیت محسوب شود، بطور مطلق حرام است و در این مورد فرقى بین موسیقى ایرانى و غیرایرانى و موسیقى سنتى و غیر آن نیست.

  گاهى از رادیوهاى عربى بعضى ازآهنگهاى موسیقى پخش مى‏شود، آیا گوش دادن به آنها بخاطر علاقه به شنیدن زبان عربى جایز است؟

گوش دادن به موسیقى لهوى متناسب با مجالس لهو و معصیت بطور مطلق حرام است و علاقه به شنیدن زبان عربى مجوز شرعى براى آن محسوب نمى‏شود.

 آیا تکرار اشعارى که بصورت آواز و بدون موسیقى خوانده مى‏شوند جایز است؟

غنا حرام است هر چند همراه بانواختن آلات موسیقى نباشد و منظور از غنا ترجیع صدا به نحوى است که مناسب با مجالس لهو و فسق باشد، ولى صرف تکرار شعر اشکال ندارد.

  خرید و فروش آلات موسیقى چه حکمى دارد؟ و حدود استفاده از آنها کدام است؟

خرید و فروش آلات مشترک براى نواختن موسیقى غیر لهوى اشکال ندارد.

 آیا غنا در مثل قرآن و دعا و اذان جایز است؟

غنا صوتى است که با ترجیع و طرب همراه بوده و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد که بطور مطلق حرام است حتّى اگر در دعا و قرآن و اذان و مرثیه و غیره باشد.

  امروزه موسیقى براى معالجه بعضى از بیماریهاى روانى مانند افسردگى، اضطراب، مشکلات جنسى و سرد مزاجى زنان بکار مى‏رود، حکم آن چیست؟

اگر احراز شود که نظر پزشک متخصص و امین این است که معالجه متوقف بر استفاده از موسیقى است، بکارگیرى آن به مقدارى که معالجه بیمار اقتضا مى‏کند اشکال ندارد.

  گوش دادن به غنا اگر باعث تمایل بیشتر انسان به همسرش شود، چه حکمى دارد؟

مجرّد افزایش تمایل به همسر مجوّز شرعى براى گوش دادن به غنا محسوب نمى‏شود.

  اجراى کنسرت توسط زن براى زنان با علم به اینکه گروه نوازندگان نیز زن هستند، چه حکمى دارد؟

اگر اجراى کنسرت به صورت ترجیع مطرب(غنا) نباشد و موسیقى هم که نواخته مى‏شود از نوع لهوى حرام نباشد، این امر فى‏نفسه اشکال ندارد.

 اگر معیار حرمت موسیقى، لهو بودن و مناسبت آن با مجالس لهو و گناه است، پس آوازها و سرودهائى که باعث ایجاد طرب در بعضى از مردم حتّى کودک غیر ممیّز مى‏شوند، چه حکمى دارند؟ و آیا گوش دادن به نوارهاى مبتذلى که در آنها زنان به صورت غنا مى‏خوانند ولى طرب‏آور نیستند جایز است؟ همچنین مسافرینى که سوار اتوبوس‏هاى عمومى که غالبا از این نوارها استفاده مى‏کنند مى‏شوند، چه تکلیفى دارند؟

چنانچه موسیقى یا آوازى که با ترجیع و طرب همراه است از لحاظ کیفیت یا مضمون یا حالت خاص شخص نوازنده یا خواننده در خلال نواختن یا خواندن از نوع غنا یا موسیقى لهوى مناسب با مجالس لهو و معصیت باشد، گوش کردن به آن حرام است حتّى براى کسى که او را به طرب نیندازد و تحریک نکند و اگر در اتوبوس‏ها و ماشین‏هاى دیگر نوار غنا یا موسیقى لهوى پخش شود، مسافرین باید از گوش دادن به آن خوددارى نموده و نهى از منکر کنند.

  آیا جایز است مردى غناى زن اجنبیه را به قصد لذت بردن از حلال خود گوش کند؟ آیا غناى زن براى شوهر و برعکس جایز است؟ و آیا این گفته صحیح است که شارع مقدس غنا را به علت ملازمت آن با مجالس لهو و لعب و عدم انفکاک از آن دو حرام کرده و تحریم غنا ناشى از تحریم آن مجالس است نظیر تحریم تجارت و ساخت مجسمه که فایده‏اى غیر از عبادت براى آن متصوّر نیست، بنابر این انتفاء مناط و علت حکم در این زمان ، مستلزم انتفاء حرمت است؟

گوش دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوى که طرب‏انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقا حرام است، حتّى غناى زن براى شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمى‏کند و حرمت غنا و مجسمه‏سازى و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب مى‏شوند و دائر مدار ملاکات فرضى و آثار روانى و اجتماعى نمى‏باشد، بلکه تا زمانى که این عنوان حرام بر آنها صدق کند، حکم آنها حرمت و وجوب اجتناب بطور مطلق است.

  دانشجویان دانشکده علوم تربیتى باید در مرحله دروس اختصاصى در درس سرودها و آوازهاى انقلابى شرکت کنند زیرا در آنجا قطعه‏هاى موسیقى را آموخته و بطور اجمالى با آنها آشنا مى شوند. وسیله اصلى فراگیرى این درس ارگ است، آموختن این درس که جزء واحدهاى اجبارى است چه حکمى دارد؟ خرید و استفاده از وسیله مذکور براى ما چه حکمى دارد؟ و بخصوص خواهران نسبت به اجراى تمرین در برابر مردها چه وظیفه‏اى دارند؟

استفاده از آلات موسیقى فى‏نفسه براى اجراى سرودهاى انقلابى و برنامه‏هاى دینى و فعالیت‏هاى فرهنگى و تربیتى مفید، اشکال ندارد و خرید و فروش آلات نوازندگى و یاددادن و فراگیرى آن براى استفاده در امور مذکور اشکال ندارد و خواهران مى‏توانند با رعایت حجاب واجب و ضوابط شرعى در کلاس درس حاضر شوند.

  بعضى از ترانه‏ها در ظاهر انقلابى هستند و عرف هم آنها را انقلابى مى‏داند ولى نمى‏دانیم که آیا خواننده، قصد خواندن یک ترانه انقلابى را داشته یا یک ترانه طرب‏آور و لهو را، با توجه به اینکه خواننده مسلمان نیست ولى ترانه‏هاى او ملّى و متضمّن جملاتى برضد اشغال و همچنین تحریک مردم به مقاومت است، گوش دادن به این ترانه‏ها چه حکمى دارد؟

اگر کیفیت آنها از نظر شنونده عرفا، طرب‏آور و لهوى نباشد، گوش دادن به آنها اشکال ندارد و قصد و نیّت خواننده و مضمون چیزى که مى‏خواند در این باره تأثیرى ندارد.

 جوانى بعنوان مربّى و داور بین‏المللىِ بعضى از ورزشها بکار اشتغال دارد. شغل او اقتضا مى‏کند که به بعضى از باشگاههائى وارد شود که غنا و موسیقى حرام در آنها پخش مى‏شود، با توجه به اینکه این کار مقدارى از هزینه‏هاى زندگى او راتأمین مى‏کند و فرصتهاى شغلى هم در محل زندگى او کم است، آیا این کار براى او جایز است؟

این شغل براى او اشکال ندارد هر چند گوش دادن به غنا و موسیقى لهوى براى او حرام است امّا در موارد اضطرارى جایز است داخل مجلس غنا و موسیقى حرام شود، ولى باید از گوش دادن به آن اجتناب کند و آنچه که بدون اختیار به گوش او مى‏خورد، اشکال ندارد.

 آیا فقط گوش دادن به موسیقى، حرام است یا اینکه شنیدن آن هم حرام است؟

شنیدن غنا یا موسیقى لهوى و طرب‏آور حکم گوش دادن را ندارد مگر در بعضى از موارد که شنیدن از نظر عرف گوش دادن محسوب مى‏شود.

 آیا نواختن موسیقى همراه قرائت قرآن با غیر از آلاتى که استفاده از آنها در مجالس لهو و لعب معمول است، جایز است؟

تلاوت قرآن کریم با صداى زیبا و صوت مناسب با شأنِ قرآن کریم اشکال ندارد، بلکه امر راجحى است مشروط براینکه به حدّ غناى حرام نرسد، ولى نواختن موسیقى با آن، وجه شرعى ندارد.

  طبل زدن در جشن‏هاى میلاد و غیر آن چه حکمى دارد؟

استفاده از آلات نوازندگى و موسیقى به نحو لهوى و مطرب و مناسب با مجالس لهو و گناه بطور مطلق حرام است.

  آلات موسیقى که دانش‏آموزان مدارس عضو گروههاى سرود آموزش و پرورش از آنها استفاده مى‏کنند چه حکمى دارند؟

آن دسته از آلات موسیقى که در نظر عرف از آلات مشترک قابل استفاده براى کارهاى حلال محسوب مى‏شوند، جایز است بطور غیر لهوى براى مقاصد حلال بکار گرفته شوند ولى آلاتى که عرفا از آلات مخصوص لهو محسوب مى‏شوند جایز نیست مورد استفاده قرار گیرند.

  آیا ساخت سنتور که از آلات موسیقى محسوب مى‏شود و کسب درآمد با آن به عنوان شغل جایز است؟ آیا بهره‏گیرى از اموال و کمک به ساخت سنتور به منظور توسعه و تکمیل صنعت سنتورسازى و تشویق نوازندگان به نواختن آن جایز است؟ و آیا آموزش موسیقى سنتى ایرانى به قصد نشر و احیاى موسیقى اصیل جایز است؟

استفاده از آلات نوازندگى موسیقى براى اجراى سرودهاى ملّى یا انقلابى یا هر امر حلال و مفیدى تا زمانى که به حد طرب و لهو مناسب با مجالس لهو و معصیت نرسیده است اشکال ندارد. همچنین موسیقى و تعلیم و یادگرفتن و ساختن آلات آن براى اهداف مذکور فى‏نفسه اشکال ندارد.

 چه آلاتى لهو محسوب مى‏شوند و استفاده از آنها به هیچ وجه جایز نیست؟

آلاتى که نوعا در لهو و لعب بکار مى‏روند و منفعت حلالى دربرندارند.

 آیا گرفتن اجرت براى تکثیر نوارهاى صوتى که محتوى امور حرامى هستند جایز است؟

هرنوار صوتى که گوش دادن به آن حرام است، تکثیر و گرفتن اجرت براى آن هم جایز نیست.

 آیا دست زدن براى زنان در مجالس شادى زنانه مانند ولادت‏ها وعروسى‏ها جایز است؟ و بر فرض جواز اگر، صداى آن به بیرون از مجلس برود بطوریکه به گوش مردان بیگانه برسد، چه حکمى دارد؟

دست زدن به نحو متعارف اگر مفسده‏اى بر آن مترتب نشود، اشکال ندارد حتّى اگر اجنبى صداى آن را بشنود.

  دست زدن همراه با شادى و خواندن و ذکر صلوات بر پیامبر اکرم و آل او«صلوات الله علیهم اجمعین» در جشنهایى که به مناسبت ایام ولادت ائمه معصومین «صلوات الله علیهم اجمعین» و اعیاد وحدت و مبعث برگزار مى‏شود چه حکمى دارد؟ اگر این جشن‏ها در مکانهاى عبادت مانند مسجد و نمازخانه‏هاى ادارات و مؤسسات دولتى و یا حسینیه‏ ها برگزار شوند، حکم آنها چیست؟

بطورکلى کف‏زدن فى‏نفسه به نحو متعارف در جشنهاى اعیاد یا براى تشویق و تائید و مانند آن اشکال ندارد ولى بهتر است فضاى مجالس دینى بخصوص مراسمى که در مساجد و حسینیه‏ها و نمازخانه‏ها برگزار مى‏شود، به ذکر صلوات و تکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آنها برسد.

 آیا رقص محلى در عروسى‏ها جایز است؟ شرکت در این مجالس چه حکمى دارد؟

اگر رقص بگونه‏اى باشد که باعث تحریک شهوت شده ویا مستلزم فعل حرام یا ترتّب مفسده‏اى باشد، جایز نیست و شرکت در مجالس رقص هم اگر به عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامى‏باشد جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.

 رقص در مجالس زنانه بدون آهنگ موسیقى حرام است یا حلال؟ و در صورتى که حرام باشد، آیا ترک مجلس بر شرکت کنندگان واجب است؟

رقص بطور کلى اگر بگونه‏اى باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم کار حرام و یاترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است و تَرک آن مجلس به عنوان اعتراض بر کار حرام، چنانچه مصداق نهى از منکر محسوب شود، واجب است.

  رقص محلى مرد براى مرد و زن براى زن و یا مرد در بین زنان و زن در بین مردان، چه حکمى دارد؟

اگر بگونه‏اى باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم فعل حرام یا ترتّب مفسده‏اى باشد و یا زن در بین مردان بیگانه برقصد، حرام است.

  رقص دسته‏جمعى مردان چه حکمى دارد؟ مشاهده رقص دختران خردسال از تلویزیون و غیر آن چه حکمى دارد؟

اگر رقص بگونه‏اى باشد که موجب تحریک شهوت شود و یا مستلزم کار حرامى‏باشد، حرام است، ولى اگر نگاه کردن به آن باعث تأیید فرد گناهکار و تجّرى او و ترتّب فساد نشود، اشکال ندارد.

  رقص مرد براى مرد و زن براى زن چه حکمى دارد؟ اگر رفتن به عروسى بخاطر احترام به عادتهاى اجتماعى باشد آیا به علت احتمال وجود رقص اشکال شرعى دارد؟

بطور کلى اگر رقص بگونه‏اى باشد که منجر به تحریک شهوت شود یا مستلزم فعل حرام یا ترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است. ولى اصل شرکت در عروسى‏هایى که احتمال رقص در آنها وجود دارد تا زمانى که به عنوان تأیید، مرتکب کار حرام محسوب نشود و موجب ابتلا به حرام هم نشود، اشکال ندارد.

  آیا رقص زن براى شوهرش یا مرد براى همسرش حرام است؟

اگر رقص زن براى شوهرش یا برعکس، همراه ارتکاب حرامى نباشد، اشکال ندارد.

  آیا رقصیدن در جشن عروسى فرزندان جایز است هر چند توسط پدران یا مادران در مجالس عروسى فرزندانشان باشد؟

اگر از نوع رقص حرام باشد، حرام است. هر چند توسط پدران و مادران در مجالس عروسى فرزندانشان باشد.

 زن شوهردارى در عروسیها بدون اطلاع شوهرش در برابر بیگانگان مى‏رقصد و این عمل را چندین بار تکرار کرده و امر به معروف و نهى از منکر شوهرش در او اثر نمى‏کند، تکلیف چیست؟

رقص زن در برابر بیگانگان مطلقا حرام است و خارج شدن از منزل بدون اجازه شوهر هم فى‏نفسه حرام است و موجب نشوز و محرومیت از استحقاق نفقه نیز مى‏گردد.

 رقص زنان در برابر مردان در مجالس عروسى روستایى که آلات موسیقى در آنها بکار مى‏رود چه حکمى دارد؟ و تکلیف ما دربرابر آن چیست؟

رقص زنان در برابر بیگانگان و همچنین هر رقصى که موجب مفسده و برانگیخته شدن شهوت گردد، حرام است و بکارگیرى آلات موسیقى و گوش دادن به آنها هم اگر به صورت لهوى و مطرب باشد، حرام است و وظیفه مکلّفین در این موارد نهى‏ازمنکر است.

  رقص کودک ممیّز در مجالس زنان یا مردان، اعم از اینکه پسر باشد یا دختر، چه حکمى دارد؟

کودک غیربالغ چه پسر و چه دختر تکلیفى ندارد ولى سزاوار نیست افراد بالغ او را تشویق به رقص کنند.

 ایجاد مراکزى براى آموزش رقص چه حکمى دارد؟

ایجاد مراکز تعلیم و ترویج رقص با اهداف نظام اسلامى منافات دارد.

  رقص مردان در برابر زنانى که از محارم آنان هستند و همچنین رقص زنان در برابر مردانى که از محارم آنان هستند، اعم از اینکه سببى باشند یا نسبى، چه حکمى دارد؟

در رقص حرام فرقى بین مرد یا زن نیست و همچنین فرقى نمى‏کند که در برابر محرم باشد یا در برابر نامحرم.

  آیا مبارزه نمایشى با عصا در عروسى‏ها جایز است؟ اگر همراه آن آلات موسیقى بکار روند چه حکمى دارد؟

اگر به صورت بازى ورزشى تفریحى باشد و در آن خوف خطر بر جان انسان نباشد، فى‏نفسه اشکال ندارد، ولى بکارگیرى آلات موسیقى به نحو لهوى و طرب‏آور، به هیچ وجه جایز نیست.

 «دبکة» چه حکمى دارد؟ (نوعى رقص محلى است که در آن افراد دستها را به هم انداخته و بگونه‏اى هماهنگ پاهاى خود را همراه با پرش و حرکات بدنى به زمین مى‏کوبند که صداى شدید و منظمى ایجاد مى‏کند.)

دبکة حکم رقص را دارد. بنابر این اگر بگونه‏اى باشد که شهوت را تحریک کند یا همراه با استفاده از آلات لهو و بصورت لهوى باشد و یا فسادى بر آن مترتّب شود، حرام است و در غیر این صورت اشکال ندارد

[ شنبه 89/1/14 ] [ 8:24 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

طبیعت

 

xfduj

 

طبیعت


[ چهارشنبه 89/1/11 ] [ 3:34 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

 121 سال پیش در روز 31 مارس سال 1889 میلادی برج ایفل که شاهکار معماری و مهندسی آن روزگار به شمار می آمد، افتتاح شد.

 این برج که امروزه به نماد شهر پاریس و حتی فرانسه تبدیل شده است ، به مناسبت نمایشگاه جهانی پاریس و سالگرد صدمین سال انقلاب فرانسه براساس نقشه های فوق العاده مبتکرانه مهندس گوستاو ایفل ساخته شده بود.

گوستاو ایفل در سال 1884 میلادی پیشنهاد احداث یک برج فولادی به ارتفاع بیش از 300 متر را داده بود ، این پیشنهاد با مخالفت های زیادی روبرو شد ، اما سرانجام عملیات احداث آن در ماه ژانویه سال 1887 میلادی آغاز شد و پس از 2 سال و 2 ماه و 5 روز احداث آن خاتمه یافت.

این برج 312 متر ارتفاع داشت که امروز به دلیل یک آنتن مخابراتی ارتفاع آن 318 متر است. برج ایفل تا سال 1930 میلادی که آسمانخراش کرایسلر بیلدینگ در نیویورک احداث شد ، رفیع ترین بنای جهان محسوب می شد.

برج ایفل به وزن 10 هزار تن در 3 طبقه احداث شده است.هر 7 سال برای رنگ کردن آن نیاز به 50 تن رنگ است و دارای 1665 پله علاوه برآسانسورها است.

به این ترتیب ، در روز 31 مارس سال 1889 میلادی برج ایفل که  هنوز هم یک شاهکار معماری و مهندسی  محسوب می شود ، افتتاح شد. برج ایفل در میدان شام دومارس پاریس و براساس نقشه های گوستاو ایفل ساخته شد.

برج ایفل امروز نماد پاریس و فرانسه محسوب می شود و هر سال دستکم 6 میلیون نفر از این بنای باشکوه بازدید می کنند.

1-تصویر جالبی از برج ایفل که مشابه یک جاسوئیچی است

2-عکس جالب یادگاری یک توریست

 برج ایفل

 

برج ایفل
[ سه شنبه 89/1/10 ] [ 12:40 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

خرس در حال خوردن هندوانه در باغ وحش ریودوژانیرو برزیل .

همان گونه که مشاهده می کنید قطار برقی این شهر بازی از درون یک ماکت لباسشویی بسیار بزرگ می گذرد

خرس

 

لباسشویی


[ یکشنبه 89/1/8 ] [ 11:54 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

آقا نگاهی به سید باقر انداخت و فرمود :چله نشینی نمی‌خواهد مثل این پیر زن باش خودمان به دیدنت می‌آییم

 رفته بود زیارت امام رضا (علیه السلام) کلی گریه کرده بود چشمانش سرخ شده بود به آقا گفته بود :این همه درس خواندیم آمدیم طلبگی تا نوکری شما را بکنیم اینکه نمی‌شود عمری نوکری اربابمان را بکنیم ولی او را نبینیم.

 از حرم که باز می‌گشت به دلش افتاد چهل جمعه درچهل مسجد مشهد ختم زیارت عاشورا کند؛

چهل جمعه شوخی که نبود هر شب جمعه که می‌رسید بیقرارییش  بیشتر می‌شد با خود می‌گفت کی می‌شود تا جمعه چهلم فرا برسد؛ هفته‌ها گذشت تا هفته چهلم رسید دل توی دلش نبود هیجان تمام وجودش را گرفته بود  قدمهایش را بلند تر برداشت نفس‌هایش به شماره افتاد وارد حیاط مسجد شد کنار حوض مسجد نشت تا نفسی تازه کند دستانش را در آب فروبرد سردی آب دستانش را نوازش می دادماهی های قرمز حوض از لای انگشتانش عبور می کردند انگار به دستانش بوسه می زدند وضو یش  را که گرفت وارد شبستان مسجد شد نور سبزیاز چراغ بالای محراب برروی کاشی های فیروزه ایی جلوه ایی زیبا به مسجد داده بود . گوشه‌ای از مسجد نشست؛ زیر یکی از پنجره‌ها که نور چراغ برق از پنجره‌هایش نمایان بود. کتاب دعای کوچکش  را باز کرد همان کتاب دعایی که  پدرش به خط زیبای خودش نوشته بود .صفحه ی زیارت عاشورا را باز کرد؛ السلام اول را که گفت بغضش ترکید،درد و دلش گل کرد آقا تو اجازه بده، حسین جان مولا جان تو شفاعت کن تا فرزندت مهدی را ببینم. جملات آرام آرام از جلوی چشمانش می‌گذشت ،محانسش خیس اشک شده بود؛ قطرات اشک آرام آرام از روی گونه‌هایش به روی زمین  می‌افتاد. به صد سلام آخر زیارت عاشورا رسید،احساس کرد که این سلام های آخر را آهسته‌تر بخواند؛ دل توی دلش نبود با خود می گفت :ای کاش به جای صد سلام هزارتا سلام در زیارت عاشورا بود به سلام آخر که رسید احساس می‌کرد که لیاقت ندارد ناامید شده بود به سجده افتاد اللهم لک الحمد، الحمد الشاکرین لک خدایا برای توست حمد و ستایش. دلش نمی‌خواست از سجده سر بردارد اصلا رویش نمی‌شد   با خود می گفت ای کاش در این سجده می‌مردم؛ خدا یا می‌شود جان مرا بگیری . خستگی چهل هفته به یک باره بر تنش سنگینی می کرد ؛ سر از سجده برداشت تا نماز زیارت بخواند تا خواست الله اکبررا بگوید نگاهش به سمت کوچه افتاد به ناگاه نور سفیدی از خانه‌ای نمایان شد. با عجله خود را به جلوی پنجره رساند، خدایا این چه نوری است به دلش افتاده بود که نکند این همان نور مرادش باشد. دوان دوان خود را به آن خانه رساند. آنقدر عجله داشت که نفهمید اصلا کفش‌هایش را نپوشیده است به در خانه که رسید در باز شد وارد خانه شد خانه‌ای گلی و ساده‌ای بود اتاق‌ها را یکی پس از دیگری طی کرد؛ به یکباره دلش فرو ریخت چشمش را به چشم امامش گره زد از شوق نزدیک بود جانش به در آید.به خود که آمد جسدی را دید که رویش را پارچه سفیدی پوشانده بودند به یکباره فضا سکوت بود و سکوت، آقا نگاهی به سید باقر انداخت و فرمود :چله نشینی نمی‌خواهد مثل این پیر زن باش خودمان به دیدنت می‌آییم خواست بپرسد که این پیرزن  چه کرده است ؛ به منی که سال‌هاست  قال الصادق و قال الباقر گفته‌ام، برتری یافته است؛ این جملات را در ذهنش مرور می‌کرد که دوباره آقا رو کرد به سید و گفت: این زن به خاطر حفظ حجاب و عفافش هفت سال از خانه بیرون نیامده است سید ناگهان به فکر فرو رفت و در ذهنش رضا خان را لعنت کرد؛ همینکه به خود آمد دیگر آقا را ندید.


این داستان اقتباس از زندگی آیةالله سید محمد باقر سیستانی است

[ یکشنبه 89/1/8 ] [ 11:51 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

چشن تولد یک سگ در امریکا

چشن تولد یک سگ در آمریکا

 

بدون شرح

بدون شرح

پول نقد کردن یک سگ

پول نقد کردن یک سگ 

منبع:سایت تحلیلی خبر عصر ایران


[ جمعه 89/1/6 ] [ 1:11 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

پادشاهی چهار همسر داشت. او عاشق و شیفته همسر چهارمش بود. با دقت و ظرافت خاصی با او رفتار می کرد و او را با جامه های گران قیمت و فاخر می آراست و به او از بهترینها هدیه می کرد. همسر سومش را نیز بسیار دوست می داشت و به خاطر داشتنش به پادشاه همسایه فخر فروشی می کرد. اما همیشه می ترسید که مبادا او را ترک کند و نزد دیگری رود. همسر دومش زنی قابل اعتماد، مهربان، صبور و محتاط بود. هر گاه که این پادشاه با مشکلی مواجه می شد، فقط به او اعتماد می کرد و او نیز همسرش را در این مورد کمک می کرد. همسر اول پادشاه، شریکی وفادار و صادق بود که سهم بزرگی در حفظ و نگهداری ثروت و حکومت همسرش داشت. او پادشاه را از صمیم قلب دوست می داشت، اما پادشاه به ندرت متوجه این موضوع می شد.
روزی پادشاه احساس بیماری کرد و خیلی زود دریافت که فرصت زیادی ندارد. او به زندگی پر تجملش می اندیشید و در عجب بود و با خود می گفت: «من چهار همسر دارم، اما الان که در حال مرگ هستم، تنها مانده ام.»
بنابراین به همسر چهارمش رجوع کرد و به او گفت: «من از همه بیشتر عاشق تو بوده ام. تو را صاحب لباسهای فاخر کرده ام و بیشترین توجه من نسبت به تو بوده است. اکنون من در حال مرگ هستم، آیا با من همراه می شوی؟» او جواب داد: «به هیچ وجه!» و در حالی که چیز دیگری می گفت از کنار او گذشت. جوابش همچون کاردی در قلب پادشاه فرو رفت.
پادشاه غمگین، از همسر سوم سئوال کرد و به او گفت: «در تمام طول زندگی به تو عشق ورزیده ام، اما حالا در حال مرگ هستم. آیا تو با من همراه میشوی؟» او جواب داد: «نه، زندگی خیلی خوب است و من بعد از مرگ تو دوباره ازدواج خواهم کرد.» قلب پادشاه فرو ریخت و بدنش سرد شد.
بعد به سوی همسر دومش رفت و گفت: «من همیشه برای کمک نزد تو می آمدم و تو همیشه کنارم بودی. اکنون در حال مرگ هستم. آیا تو همراه من می آیی؟» او گفت: «متأسفم، در این مورد نمی توانم کمکی به تو بکنم، حداکثر کاری که بتوانم انجام دهم این است که تا سر مزار همراهت بیایم» جواب او همچون گلوله ای از آتش پادشاه را ویران کرد.
ناگهان صدایی او را خواند: «من با تو خواهم آمد، همراهت هستم، فرقی نمی کند به کجا روی، با تو می آیم.» پادشاه نگاهی انداخت، همسر اولش بود. او به علت عدم توجه پادشاه و سوء تغذیه، بسیار نحیف شده بود. پادشاه با اندوهی فراوان گفت: «ای کاش زمانی که فرصت بود به تو بیشتر توجه می کردم.»


پند:
همه ما در زندگی چهار همسر داریم:
- همسر چهارم، مانند جسم ما است اصلا اهمیت برای او ندارد که چه قدر تلاش می کنیم تا جسم ما خوب به نظر آید و هنگامی که بمیریم ما را ترک می کند.
- همسر سوم مانند شأن و موقعیت و دار و ندار ما است و موقع مرگ ما را ترک می گویند.
- همسر دوم خانواده و دوستان ما هستند و موقع مرگ بر سر مزار ما می آیند.
- همسر اول روح ما است چیزی که در هنگام لذت های خود او را از یاد می بریم و به دنبال مادیات و ثروت هستیم!
پس اجازه ندهید ثروت، قدرت و خوشی مرا از توجه به همسر اول باز دارد چرا که او همه جا همراهمان است. از همین امروز شروع کنیم و به غذای روح فکر کنیم تا در هنگام سفر ابدی، همراهی زیبا و آشنا داشته باشیم.

سایت شخصی اقای علیرضا تاجریان

 


[ چهارشنبه 89/1/4 ] [ 4:22 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 274279