سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راین جهانی از زیبایی - هزارمظهراستقامت

عکس
کودکان فقیر هندی در یک کلاس آموزشی خارج از مدرسه در دهلی نو

عکس
بدون شرح

[ جمعه 88/6/20 ] [ 1:12 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]

 برداشتی آزاد از روزنامه امیدکرمان

سؤال اصلی این است که آیا اسلام با لذت بردن انسان مخالف است ؟آیا تا
کنون از خود پرسیده اید که در طول روز چه اندازه شاد هستید و لذت می
برید؟آیا به تنوع شادی های زندگی و سطح آن اندیشیده اید؟ شک نداریم که اگر
کسی در فکر شادی باشد،بیش از هر چیز مورد برچسب و ابتذال فکری شناخته می
شود..این برچسب ها توهین های مسلّمی هستند که احساس گناه عمیقی رادر وجود
انسان های جویای شادی ایجاد می کند.به ما گفته شده آن گاه که در عذاب هستی
مورد عنایت خدا هستی و آن گاه که گریه می کنی ،بر سر می زنی و ضجه می
کنی،الطاف خداوند شامل حالت می شود! در بسیاری از شهرهای ما ،گورستان ها
به جای پارکها و مکان های تفریحی،محل تفریح و تفرّجگاه اکثر اهالی آن شهر
هستند! در زندگی آنچنان به خانواده وابسته ایم که اگر خواهر یا برادری به
خانه بخت برود یا برای ارتقای سطح زندگی خود به شهر یا کشور دیگری برود،از
یک چشم اشک و از یک چشم خون می باریم و اگر این سفر ،خدای ناکرده ،سفر
آخرت باشد درخواست می کنیم،گوری کنار آن ها برایمان حفر کنند که دسته جمعی
از شرّ این زندگی مشقت بارخلاص شویم!!! و اگر کمی هم آسوده تر باشیم و ماه
ها سیاه نپوشیم و مدت ها برسر نزنیم که بی عاطفه و سنگدل شناخته می
شویم!حال اگر بگوییم در آموزه های دینی رنگ سیاه مکروه است ،کسی باور نمی
کند. اگر بگوییم که در اسلام مراسم عزا اینقدر مفصل نیست ،سوم و هفتم
ندارد،مراسم مفصل و بخور بخور ندارد ،باز هم کسی باور نمی کند!اگر بگوییم
پیامبر(ص) می فرمود که تا سه روز برای خانواده صاحب عزا غذا ببرید چه جواب
می دهند؟در مراسم ختم ،صاحب عزای داغدار باید هم غم از دست دادن عزیزش را
به دوش بکشد و هم سختی تأمین مخارج سنگین مراسم ختم و حرفهای مردم و
...!!! به نظر می رسد که بسیاری از ما آنقدر افسرده ایم که خشمگین شده ایم
و نمی دانیم چگونه خشم خود را تخلیه کنیم. می گویند برای تخلیه خشم و
انرژی های کاذب درونی به ورزش های مفرح و شاد روی آورید، ولی افسوس که
بازار مراسم عزا و ماتم گرمتر از مراسم شادی و تفریح و مکان های ورزشی است
.اگر رسانه های فرهنگساز به درستی تمام نیازهای انسان را آنچنان که اسلام
در نظر گرفته است، در نظر بگیرند و به شادی و آرامش روانی مردم توجه کنند،
هیچ رسانه خارجی یا داخلی توان مقابله با اندیشه های بلند اسلام را نخواهد
داشت.نقل است که هنگام ورود پیامبر به مدینه زنان و مردان که در انتظار
پیامبر به دروازه شهر مدینه آمده بودند، هلهله می کردند و آواز می خواندند
یکی از اصحاب پیامبرنزد مردم رفت و آن ها را از کار بازداشت اما
پیامبر(ص)مکدر شد و دستور که مردم را آسوده بگذارند! حال چگونه چنین
پیامبری را منادی دینی دانست که شادی و فرح را ممنوع دانسته باشد؟! در
مراسم عروسی و جشن نیز اوضاع بدتر از بد است.عروس و دامادها را به خاطر
ملاحظات مردمی مجبور به گرفتن مراسم پر خرج با میهمان های کذایی می کنند
که شاد بودن خودرا از یاد می برند!حال آنکه آن ها در شروع زندگی مشترک خود
بیش از هر زمان دیگر نیاز به شاد بودن و آرامش خیال دارند. امروزه تحقیقات
نشان می دهد،توسعه و پیشرفت با کسب شادی همزاد یکدیگرند.اگرما نتوانیم بر
اساس تعالیم بلند و انسان ساز اسلام و به دور از تعصب ها و دُگم ها بر
افسردگی غلبه نکنیم هرگز نمی توانیم به توسعه و پیشرفت دست یابیم .اگر
نتوانیم اثرات مخرب افسردگی را که از گذشته های بسیار دور،از زمانی که
ظلمهای اسکندر مقدونی ها و آغامحمد خان ها ومغول ها مردم را به لاکی از
افسردگی فرو برد و آن ها را به عزا و ماتم متمایل کرد،با شادی های سالم و
مشروع کمرنگ کنیم ،بدانیم که روز به روز باید منتظر عوارض جسمی و روحی از
قبیل انواع آلرژیها،سردردها،زخم معده ،فشار خون بالا و تنش های عصبی و
روانی مردم باشیم که این عوارض شدیداً بر فعالیت مردم تأثیر گذاشته و مسیر
توسعه و پیشرفت آن ها را به بن بست خواهد رساند.

ارسال توسط اقای یوسف بالایی


[ یکشنبه 88/6/15 ] [ 9:20 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

عقل اگر نباشد

    عقل نباشد جون در عذابه!!

فیل هوا کردن

فیل هوا کردن !!


[ سه شنبه 88/5/27 ] [ 7:18 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]
موضوع انشاء : فایده گاو بودن را بنویسید.

با سلام خدمت معلم عزیز وعرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء ومربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند واگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجابودیم .

اکنون قلم به دست میگیرم وانشای خود را آغاز میکنم.

البته واضح ومبرهن است که اگر به اطراف خودبنگریم درمیابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد.من مقداری در این مورد فکر کردم وبه این نتیجه رسیدم که فایده گاوبودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است. هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.

بیاید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته ونرفته وبرگشته و..درست میکنند.هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن برد .عروسش پسرش را از چنگش در می آورد.وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد . نگران جهیزیه اش نیست...نگران نیست که بین فامیل وهمسایه آبرودارد. مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید،برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند یابدتر از آن پاچه خواری کند.گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز وکلک دل گوساله های نر را به دست بیاوردند تا به خواستگاریشان بیایند،چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری آنها بروند، ازطرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد ومیخواهد ادامه تحصیل دهد .تازه وقتی هم که عروسی میکنند اینهم بیابرو،بعله برون،خواستگاری ،مهریه ،نامزدی ،زیرلفظی،حنابندان،عروسی ،پاتختی ،ماه عسل ، ماه ..زهر 

،طلاق وطلاق کشی و...ندارد. گاوها حیوانات نجیب وسر به زیری هستند.
آنها
چشمهای سیاه .درشت وخوشگلی دارند.

هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست .نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند.گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکوربگذرانند..گاوها بخاطر چشم وهمچشمی دماغشان راعمل نمی کنند.شما تا حالا دیدهاید گاوی دماغش را چسب بزند؟ شما تا حالا دیده

ایدگاوی خط چشم بکشد؟

گاوها حیوانات مفیدی هستند وانگل جامعه نیستند.شما تا کنون یک گاومعتاد دیده اید؟گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد ومزاحم ناموس مردم شود؟آخرگاوها خودشان خواهر ومادر دارند.تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟آیا دیدهاید گاوی زیرآب گاودیگری را پیش صاحبش بزند؟تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاوی دیگری رابکند؟آیا تابحال دیده اید گاوی زنش راکتک بزند یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟ومثلا بگویدازآقای فلانی یاد بگیر.آخرتوهم گاوی؟!فلانی

گاواست بین گاوها.تازه گاوها نیاز به ماشین ندارندتا بابت ماشین12 میلیون پول دهندوباهزارپارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند وآخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد.هیچ گاوی آنقدرگاو نیست که قلب دیگری را بشکند.دیده اید گاو نری به خاطر به دست آوردن ثروت پدر گاو ماده به اوبگوید:عاشقت هستم !!سرت سر شیراست ودمت دم پلنگ!!گاوها در جامعه

 شان فقر ندارند...گاوها اختلاف طبقاتی ندارند .آنها شرمنده  زن وبچه شان نمیشوند.رویشان را با سیلی سرخ نگه نمیدارند.هیچ گاوی غصه گاوهای دیگررانمیخورد.هیچ گاوی غمبادنمیگیرد.هیچ گاوی رشوه نمیگیرد.هیچ گاوی اختلاس نمیکند.هیچ گاوی آبروی دیگری را نمیریزد.هیچ گاوی خیانت نمیکند.هیچ گاوی دل گاو دیگر را  نمیشکند.هیچ گاوی دروغ نمیگویدهیچ گاوی گاو

 دیگر را نمیگشد...هیچ گاوی...اگر بخواهم در مورد  فوایدگاوبودن بگویم،دیگر زنگ انشاءمیخورد ونوبت بقیه نمی شود که انشایشان را بخوانند...لباس ما از گاو است،غذایمان ازگاو،شیر وپنیر وکره و خامه...همه از گاو...ولی..هیچ گاوی نگفت :من گفت :ما....


[ پنج شنبه 88/5/15 ] [ 12:3 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]

در کتاب لطیفه ها و حکایات شیرین بهلول در حکایتی با عنوان عاقبت دزد آمده است

بهلول در خرابه ای مسکن داشت، نزدیک آن خرابه کفش دوزی دکان داشت که پنجره ای

از دکان به خرابه باز کرده بود. بهلول چند درهمی داشت و آن پولها را زیر خاک در همان خرابه پنهان کرده بود.

روزی بهلول به پول احتیاج داشت ، همان جایی که پول ها را دفن کرده بود،

هرچه گشت پیدا نکرد، خیلی زود فهمید که کفشدوز همسایه جای پول ها را پیدا کرده و برده است.

بدون هیچ سرو صدایی پیش کفش دوز رفت و چند دقیقه ای سر او را به صحبت های مختلف گرم کرد

و پس از آن گفت

دوست عزیز! می خواستم خواهش کنم برای من این حساب ها را برسی، کفش دوز جواب داد: بگو تا حساب کنم.

بهلول چندین خرابه را اسم برد و گفت، این مبلغ در فلان خرابه دارم و آن مبلغ در فلان خرابه دیگر دارم

و همین طور چند خرابه را اسم برد و مبلغ زیادی پول را ذکر کرد.

ضمنا گفت : درین خرابه هم که هستم فلان مبلغ دارم، حالا خواهش می کنم جمع این ها را حساب کن.

کفش دوز حساب کرد و گفت: دو هزار دینار می شود.

بهلول پس از قدری فکر کردن گفت: دوست عزیز می خواهم مشورتی با تو بکنم، صلاح می دانی؟

کفش دوز گفت: به دیده منت، بفرمائید.

بهلول گفت: می خواهم همه این پول ها را در همین خرابه که هستم یک جا جمع کنم تا بالای سرش باشم، صلاح می دانی ؟

کفش دوز گفت: بسیار فکر عالیست، راست می گویی، اگر نزدیک خودت باشد البته که بهتر است.

بهلول گفت حرف شما را قبول می کنم و الساعه می روم آن پول ها را می آورم تا در همین جا باشد.

بهلول این مطلب را گفت و فورا از کفش دوزی خارج شد.

کفش دوز با خود گفت چه بهتر است که این مختصر پولی را که برداشته ام سرجایش بگذارم تا بعدا

همه پول ها را یک جا بردارم، و به این نیت فورا پول های اولی را سرجایش گذاشت و برگشت و مشغول کار و کسبش شد.

بهلول که به مقصد رسیده بود، بالفور آمده و آن پول ها را برداشته و دیگر به طرف آن خرابه نرفت.

بهلول


[ پنج شنبه 88/5/1 ] [ 7:1 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

گل ، شکوفه ای است باز شده ، غنچه ای است . شکفته شده ، برگهای رنگین بهم پیوسته دارد که بعضی از درختان و گیاهان در شاخه های خود در روی ساقه ی کوتاه ببار می آورند و پس از مدتی بجای آنها میوه بوجود می آید . گل ها در انواع مختلف می باشند و هر یک دارای رنگ و شکلی خاص هستند .

 

گل


[ پنج شنبه 88/5/1 ] [ 6:59 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

تکنیک هایی که در زیر درمورد تشخیص دروغ و دروغگو برایتان معرفی می کنیم، معمولاً توسط پلیس و نیروهای امنیتی استفاده می شود. این تکنیک ها برای مدیران، کارفرماها و افراد عادی برای استفاده در موقعیت های روزمره که تشخیص دروغ از راست به جلوگیری از قربانی شدن برای دسیسه و فریب کمک می کند، مفید است.

هشدار: گاهی اوقات، نادانی بهتر است. بعد از به دست آوردن این علم، ممکن است با فهمیدن اینکه کسی به شما دروغ می گوید، آزرده خاطر شوید.

علائم دروغگویی

زبان بدن دروغگویی:

- حالت فیزیکی فرد محدود و خشک می شود، دست ها حرکت چندانی ندارند. سرعت حرکت دست ها و پاها حین دروغ گفتن کندتر می شود.

- کسی که دروغ می گوید، از برخورد چشمی با شما اجتناب می کند.

- دروغ گو دست های خود را به صورت، گلو یا دهانش می مالد. لمس کردن یا خاراندن بینی یا پشت گوش هم اتفاق می افتد.

ژست های احساسی و تناقض

- زمان و مدت ژست ها و حالات احساسی سرعت عادی خود را از دست می دهد. ابراز احساسات با تاخیر مواجه می شود و ممکن است طولانی تر از حالت عادی ادامه پیدا کند و بعد ناگهان متوقف شود.

- زمان بین ژست های احساسی و کلمات متناقض است. مثلاً کسی وقتی هدیه ای دریافت می کند می گوید، "خیلی دوستش دارم." و بعد از گفتن جمله لبخند می زند به جای اینکه همزمان با گفتن جمله این لبخند را نشان دهد.

- ژست ها و حالات با بیانات لفظی مغایر است. مثلاً وقتی می گوید، "دوستت دارم" اخم می کند.

- وقتی فرد قصد وانمود کردن حالتی دارد، حالات او به حرکات دهانی محدود می شود به جای اینکه کل چهره او را تحت تاثیر قرار دهد. مثلاً وقتی کسی به حالت طبیعی لبخند می زند، این لبخند روی کل صورت او تاثیر می گذارد.

تعاملات و واکنش ها

- فرد مرتکب دروغگویی، حالت دفاعی به خود می گیرد. فرد معصوم چنین واکنشی نخواهد داشت.

- فرد دروغگو در مواجهه با فرد مقابل خود که از او بخاطر دروغش پرس و جو می کند، احساس ناراحتی می کند و ممکن است سر یا بدنش را از او برگرداند.

- فرد دروغگو ممکن است ناخودآگاه اشیائی (کتاب، فنجان قهوه و امثال آن) را بین شما و خودش قرار دهد.

زمینه لفظی و محتوا

- دروغگو ممکن است از کلمات خود شما برای پاسخ به سوالتان استفاده کند. وقتی از او می پرسید، "آخرین شیرینی را تو خوردی؟" دروغگو جواب می دهد، "نه من آخرین شیرینی را نخوردم."

- دروغگوها گاهی اوقات با بیان عبارات و جملات مستقیم از بیان دروغ اجتناب می کنند. به جای اینکه مستقیماً چیزی را رد یا انکار کنند در لفافه سخن می گویند.

- فرد متهم به دروغگویی معمولاً بیشتر از حد طبیعی حرف می زند و برای متقاعد کردن شما جزئیات غیرضروری به آن اضافه می کند. آنها از سکوت و مکث میان صحبت ها احساس ناراحتی میکنند.

- دروغگو با لحنی یکنواخت و خسته کننده حرف می زند و معمولاً از ضمایر استفاده نمی کند.

- کلمات او به آهستگی بیان می شوند و گرامر و ساختار جمله هایش ممکن است مشکل دار باشد.

سایر علائم دروغ:

- اگر باور دارید که کسی دروغ می گوید، موضوع صحبت را سریع عوض کنید. فرد دروغگو خیلی از این مسئله استقبال می کند و بحث جدید را با آرامش و اشتیاق بیشتری دنبال خواهد کرد. فرد دروغگو علاقه زیادی به عوض شدن بحث دارد درحالیکه کسی که حقیقت می گوید از این تغییر ناگهانی موضوع بحث گیج می شود و دوست دارد که بحث قبلی را باز دنبال کند.

- دروغگو برای اجتناب از یک موضوع خاص به شوخی و خنده روی می آورد.

نکات پایانی:

مشخص است که داشتن یک یا دو مورد از این علائم کسی را دروغگو نمی کند. رفتارهایی که در بالا ذکر شد را باید درمقایسه با رفتارهای نرمال شخص مورد نظر بسنجید.


[ جمعه 88/4/19 ] [ 11:2 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]
حضرت علی علیه السلام:

ناتوانترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد واز آن ناتوانتر آن که

 دوستان رااز دست بدهد وتنها بماند            نهج البلاغه  حکمت11

 

ولادت حضرت علی (ع)

ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر  برتمام شیعیان آن حضرت مبارک باد


[ جمعه 88/4/19 ] [ 10:59 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]

تصور اینکه داشتن محدودیت و مراعات برخی ممنوعیتها، موجب میشود که آدمی دچار قید و بند شده و از راحتی و آرامش محروم گردد، موجب شده است که غدهای خود را از این قیود رها و آزاد کرده و مرتکب هر گناهی بشوند. لبیرالیسم غربی نیز ریشه در همین طرز تفکر دارد. اما سوال اساسی این است که آیا میلیونها انسانی که امروزه خود را غرق در انواع معاصی و گناهان کردهاند، از راحتی و آرامش لازم در زندگی برخوردارند؟!

واقعیتهای غیرقابل تشکیک موجود نشان میدهد که پاسخ منفی است و خود این افراد نیز به آن معترف هستند. ممکن است ارتکاب معاصی، لذتهای محدود و زودگذری را به همراه داشته باشد، لیکن بحث راحتی و آرامش و دوری از نگرانی و اضطراب، مقوله دیگری است که نه تنها با ارتکاب معاصی به دست نمیآید، بلکه – همچنان که در بخش بعدی اشاره خواهیم کرد- ارتکاب گناه، خود عامل مهمی برای سلب راحتی و آرامش بوده و حسرت و ندامت و نگرانی و اضطراب فراوان و گوناگونی را به دنبال دارد.

امروزه شاهدیم میلیونها انسانی که در جهان، غرق در لجنزار انواع گناهان و بیبند و باریهای اخلاقی و فساد و هرزگی هستند، نه تنها از آرامش و راحتی و زندگی خوب و سالمی برخوردار نیستند، بلکه در اثر خستگی و نفرت ناشی از تکرار گناهان، به دنبال مامن و پناهگاهی میگردند تا خود را از این زندگی مرارت بار نجات بدهند.

گناه


[ دوشنبه 88/4/8 ] [ 6:20 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

تبلیغ


[ شنبه 88/3/9 ] [ 7:46 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 284898