سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راین جهانی از زیبایی - هزارمظهراستقامت

 

از میان همه تصمیماتی که در زندگی خود می‌گیرید، فقط معدودی از آنها بسیار با اهمیت هستند، مثل انتخاب همسری که می‌خواهید عمری با او زندگی کنید. یک انتخاب اشتباه می‌تواند زندگیتان را تباه کند، باعث شود روز و شب را در نومیدی و ناکامی بسر برید، شما را افسرده یا نگران کند، یا در شرایطی قرار دهد که نه تنها سلامت روانی‌تان در خطر افتد بلکه سلامت جسمی تان هم تحلیل رود. همین طور ممکن است وضع اقتصادیتان نابسامان شود یا شاید هم در معرض بد رفتاری‌های جسمی یا زبانی قرار گیرید، یا به‌عنوان همسری ناموفق درگیر مسائل فرزندی شوید که به تنهایی باید از پس مشکلات او هم بر آیید.

پیامدهای یک انتخاب غلط و نارضایتی از زندگی زناشویی و یا حتی فرو پاشی آن، نه تنها زندگی شخصی خودتان را نابود می‌کند بلکه دود آن به چشم نسل بعدی که از شما پا می‌گیرد هم خواهد رفت. بنابراین، با انتخاب درست و عاقلانه شریک زندگی خود، لطف و کمک بزرگی به‌خود می‌کنید. بله، شما نیازمند یادگیری برخی مهارت‌های ارتباطی پایه نظیر حل مسئله و رفع اختلافات هستید. اما شما در عین حال، به همسری نیاز دارید که در تمامی امور همراهی و همدلی خوبی با شما داشته باشد و به‌اصطلاح یار غارتان باشد؛ یعنی با او احساس نزدیکی و یکدلی کنید. شما خانمها و آقایان جالب است که بدانید در میان شاخه‌های مختلف علوم، علمی هم به نام علم یا دانش همسر گزینی وجود دارد.

از همسر خود به اندازه اعتمادی که به او دارید، توقع داشته باشید ؛ یعنی به طرف مقابل خود به اندازه شناختی که از او دارید اعتماد کنید.

روابط و مناسبات بین انسان‌ها، به ویژه همسران، پدیده‌هایی مرموز یا پر راز و رمز نیستند که به‌دنبال درخشش جرقه‌ای جادویی وارد زندگی شما شوند، چیزی که گاهی به آن کیمیای عشق هم می‌گویند و هیچ ارتباطی هم به داشتن یا نداشتن استعداد خاصی برای ایجاد یک پیوند ابدی ندارد. عشق به هیچ وجه کور نیست. داشتن روابط سالم در زندگی مشترک، در واقع بر پایه عشق، اعتماد و اطمینان، تعهد، صمیمیت و تعلق خاطر به یکدیگر استوار است.

 

دکتر جان ون می‌گوید: با افزایش شناخت از شخص مورد علاقه تان، این شما هستید که تشخیص می‌دهید آیا این شخص می‌تواند مورد اعتمادتان باشد یا نه. همین طور هم آیا امکان دارد همان کسی باشد که در زندگی مشترکتان بتوانید به او تکیه کنید یا نه. به تدریج و با گذشت زمان، شما سطحی از تعهد و مسئولیت را به وجود می‌آورید. در این جا، پنج عامل تعیین‌کننده ارائه می‌شود که روابط شمارا استحکام و دوام می‌بخشند. مشکل این است که این پنج عامل باید همزمان و هماهنگ رشد و تکامل یابند و شما در این کار باید از دل و جان مایه بگذارید. بنابراین، هرگز اجازه ندهید که یکی از این پنج عامل خیلی بیشتر از سایر عوامل در این مسیر روبه رشد جلو افتد. این پنج عامل عبارت اند از: شناخت ، اعتماد، اتکاء، تعهد و در گیر شدن عواطف و احساسات.

دکتر جان ون می‌گوید: به هنگام رشد و اعتلای روابطتان، به منطقه سالم و امنی نیاز دارید که در آن وارد شوید. قانون اصلی برای ماندن در این منطقه سالم و امن، این است که هرگز اجازه ندهید که یکی از این پنج عامل پیونددهنده پویا و فعال، رشدی فراتر از مرحله خاص خودش داشته باشد. بنابراین، هرگز نگذارید که روابطتان فرا‌تر از میزان تعهد و وفاداری تان پیش رود و برای طرف مقابل خود هم حد و حدودی از تعهد و وفاداری قائل شوید که به‌اصطلاح در حیطه اعتماد و اطمینانی که به شما نشان می‌دهد بگنجد.

از همسر خود به اندازه اعتمادی که به او دارید، توقع داشته باشید ؛ یعنی به طرف مقابل خود به اندازه شناختی که از او دارید اعتماد کنید.

دکتر جان‌ون ‌در ادامه می‌گوید: اگر از این منطقه سالم و امن پا فراتر نهید، آن گاه به خاطر عشق و علاقه‌ای که به شخص مورد علاقه تان دارید، دچار غفلت می‌شوید و مسائل و مشکلات بین خودتان را کم اهمیت خواهید شمرد. اگر قبل از شناخت کمی به او اعتماد کنید یا قبل از آن که شناخت لازم و کافی از او به دست آورید یا میزان تعهدش را نسبت به‌خودتان سنجیده باشید وارد روابط بسیار نزدیکی با او شوید، آن گاه نا چار خواهید بود که مشکلات بین خودتان را کوچک جلوه دهید یا نظر تان را در باره او تغییر دهید و به‌اصطلاح حرف خودتان را پس بگیرید و وارد مرحله‌ای شوید که به نومیدی و دلسردی دائمی گرفتارمی شوید و متأسفانه زمانی متوجه خواهید شد انتخابتان یک اشتباه محض بوده که دیگر خیلی دیر شده و کار از کار گذشته است.

رابطه، با شناخت شروع می‌شود و این شناخت شماست که سایر عوامل مؤثر در روابط را تحت کنترل خود می‌گیرد. شناخت شما از دیگری با وسیع‌تر شدن دامنه روابط و مناسبات متقابل و کسب تجارب مختلف از یکدیگر، به تدریج و به مرور زمان عمق بیشتری می‌یابد. این نکته مهم است که متوجه نحوه بر خورد کسی که قرار است به عنوان همسرتان انتخاب کنید در موقعیت‌های مختلف باشید: مثلا اینکه رفتارش با دوستان، اعضای خانواده، روسای اداره‌اش، همکاران، غریبه‌ها و بچه‌ها چگونه است. در جریان مطالعه و بررسی یکدیگر و کسب شناخت درست، پنج نکته بسیار مهم وجود دارد که باید به آن‌ها توجه کرد:

1 - پیشینه خانوادگی و دوران بچگی

2 - رفتارها و فعا لیت‌های آگا هانه و پخته برخاسته از وجدان بیدار

3 - آگاهی از درجه میزان سازگاری و انعطاف‌پذیری بالقوه خود

4 - ارائه نمونه‌هایی از دیگر الگوهای ارتباطی

5 - داشتن توان لازم در کار برد مهارت‌های ارتباطی با دیگران

این نکات به بهترین وجه شناخت لازم را از کسی که می‌خواهید به همسری خود بر گزینید به شما می‌دهد. دکتر جان ون‌ تاکید می‌کند که با استفاده از این روش‌ها می‌توانید هم به ندای قلب و احساس خود گوش دهید و هم پیرو عقل خود باشید.

منبع: همشهری


[ دوشنبه 87/9/4 ] [ 12:12 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]
شکار
[ شنبه 87/9/2 ] [ 11:45 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

  

 هم اکنون در فصل پاییز قرار داریم. در این فصل هوا رو به سردی می رود و برگ های درختان زرد شده و می ریزند. اغلب اوقات هم هوا ابری است.

بعضی ها پاییز را دوست ندارند، چون در این فصل دچار غمگینی و افسردگی می شوند و دلشان می گیرد.

در این مقاله راه های مقابله با دلگیری و افسردگی در پاییز را برای شما بیان می کنیم. به کار گیری این روش ها باعث می شود همیشه یاد بهار در قلب شما زنده باشد.

1- اگر هوا بارانی است و احساس تنهایی می کنید، لحظات شادی را به یاد آورید که با افراد مورد علاقه تان و افرادی که شما را دوست دارند، گذرانده اید.

2- آلبوم قدیمی خانوادگی تان را به دقت نگاه کنید. به عکس های خودتان، خانواده تان، خویشاوندانتان و دوستانتان توجه کنید.

خانه قدیمی را که همراه با خانواده تان در آن زندگی می کردید و ایام پُر از خاطره و شاد دوران کودکی خود را به یاد آورید. آنگاه خواهید دید که علی رغم بی حوصلگی و بی حالی، لبخند خواهید زد.

3- به رنگ نارنجی نگاه کنید. متخصصین استفاده از روش «رنگ درمانی» را برای مبارزه با افسردگی توصیه می کنند.

رنگ های روشن و گرم باعث تقویت روحیه و احساس شادی می شوند؛ مثلا مشاهده سیب های قرمز در یک سبد، پوشیدن لباس نارنجی، استفاده از بالش و پرده نارنجی در خانه به شما کمک می کند که بر افسردگی پیروز شوید.

در یک پارک قدم بزنید و برگ های قرمز، زرد و نارنجی ریخته شده از درختان را که خیلی زیبا هستند، نگاه کنید.

4- اگر سرکار می روید، یک روز را مرخصی بگیرید و اگر در خانه هستید، یک روز را به خودتان استراحت دهید. روی تخت یا مبل راحتی دراز بکشید و کتاب داستان مورد علاقه تان را بخوانید و یا برنامه های شاد و سرگرم کننده را در تلویزیون تماشا کنید و چای معطری بنوشید، مثل چای دارچینی یا چای هل دار. فقط استراحت کنید.

5- اگر مسائل و مشکلات غیرقابل حل زیادی دارید، هر کدام از مشکلات خود را به طور جداگانه بر روی یک کاغذ سفید بنویسید. سپس یکی از مشکلات خود را که نوشته اید بخوانید و درباره روش حل آن فکر کنید. بعد از آن کاغذ نوشته شده را در سطل زباله بیندازید.

این کار را برای تمامی مشکلات نوشته شده ی خود ادامه دهید تا تمامی کاغذها در سطل زباله قرار گیرند.

6- بنشینید و چشمان خود را ببندید و برای مدتی تمرکز کنید، به این صورت که در ذهنتان یک آسمان آبی بزرگ را تصور کنید و تمامی مشکلات، سختی ها و دل تنگی های خود را به شکل ابرهای سفیدی در جایی نزدیک به افق (یعنی در جایی دور) متصور شوید. آنگاه احساس خواهید کرد که تمامی این مشکلات، احوالات و افکار منفی از شما خیلی دور هستند.

7- کمی نرمش و ورزش کنید. این کار فقط برای خوش آمدن شما نیست، بلکه روشی موثر برای کسب احساس شادی از زندگی است.

8- همیشه یک بسته کاکائو در خانه داشته باشید. کاکائو همیشه باعث ارتقاء روان و تقویت روحیه می شود و تولید هورمون های شادی آور را در بدن افزایش می دهد.

9- روش «عطردرمانی» ، روشی مفید برای مبارزه با افسردگی و دلتنگی است. عطر گل رز، گل بابونه، گل شمعدانی و روغن های معطر گیاهی برای این کار مناسب هستند. عطر پوست مرکبات مثل پرتقال و لیمو نیز باعث احساس نشاط و سرحالی می شوند.

10- یک دوش آب گرم بگیرید. به یک نوار کاستی که دارای صدای امواج ساحل دریاست، گوش دهید. یک شمع معطر با بوی ملایم در خانه تان روشن کنید و از آن لذت ببرید.

فضای محل زندگی تان را با گل های خوش رنگ و خوش بو تزیین کنید. استفاده از گیاهان گل دار در داخل آپارتمان ها و باغچه های خانه ها باعث می شود همیشه احساس شادی کنید.

امیدوارم همیشه خوشحال، سرزنده و شاداب باشید.

نیره ولدخانی - تبیان


[ پنج شنبه 87/8/30 ] [ 10:57 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

با توجه به علم امامان، چگونه امام حسن مجتبى علیه‏السلام حاضر شد با «جعده» ازدواج کند تا بعد به وسیله او شهید شود؟


در این باره، اشاره به نکات زیر شایان توجه است:
با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج‏ها، تنها بر اساس رعایت تناسب انجام نمى‏پذیرفت؛ بلکه گاهى براى اداى احترام به یک شخصیت و یا براى ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیرى از انتقام، صورت مى‏گرفت؛ به طورى که اگر طرف مقابل نمى‏پذیرفت، به عنوان رد احترام و گاهى در حد اعلان تنفر و جنگ بود.
بنابراین، اگر چه برخى ازدواج‏ها، براى امامان معصوم علیهم‏السلام، بسیار سنگین بود، ولى بزرگوارى شخصیت ایشان، موجب مى‏شد که آن را بپذیرند. آن چه گفته شد، از نگاه زمینى و روابط اجتماعى بود؛ اما از دید دیگر، این نوع ازدواج‏ها، یک امتحان الهى براى امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستى بدخواهان و مظلومیت و بزرگوارى معصومان علیهم‏السلام، در طول تاریخ نشان داده شود؛ چنان که براى پیامبران گذشته نیز چنین ازدواج‏هاى ناموفقى رخ داده بود.
قرآن درباره همسران نوح و لوط فرموده است: «خدا براى کسانى که کفر ورزیده‏اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران‏] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان، به آتش داخل شوید».1
بنابراین، امکان دارد، برخى بتوانند ارتباطى نزدیک - همچون ارتباط زناشویى - با پیامبر یا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختیار خود، به راه کفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامى شوند که «جعده» نیز این چنین بود. او به امام خیانت کرد و چون امام الگوى مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادى داشت و از علم لدنى خود استفاده نکرد.2
2. در مورد علم امامان علیهم‏السلام نیز نکاتى را باید مد نظر قرار داد:
الف) پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله و ائمه معصوم علیهم‏السلام در مسائل عادى، فردى و امور اجتماعى، موظف به استفاده از علم عادى بوده‏اند. از این رو، همواره در این گونه مسائل، از شیوه‏هاى معمولى، تحقیق و کسب آگاهى کرده، بر اساس آن عمل مى‏کردند.
سرّ این مسئله نیز آن است که آنان، الگوى بشریتند و اگر در مسیر زندگى و حرکت‏هاى اجتماعى، راهى غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آن که آنان با علم لدنى عمل مى‏کرده‏اند، از حرکت‏هاى سازنده، انقلابى و اصلاحى باز خواهند ایستاد.
ب) برخى بر این عقیده‏اند که علم غیب براى پیامبر و امامان، شأنى است؛ یعنى چنان نیست که این علم، همواره، هر چیزى را در اختیار آنان قرار دهد.
ج) علم غیب، گاهى به یک واقعیت تغییرناپذیر تعلق مى‏گیرد. بنابراین، بعضى از چیزهایى که پیامبر و امامان از طریق غیبى مى‏دانند، همان چیزى است که حتماً واقع خواهد شد. این گونه آگاهى، چیزى نیست که با آن، بتوان تغییرى ایجاد کرد و سرنوشت چیزى را تغییر داد. نکته دیگر آن که بین علم لدنى و علم معمولى، تفاوت اساسى وجود دارد و آن این که علم لدنى، معیار و میزان تکلیف نیست. علم ائمه معصوم علیهم‏السلام در بعضى مسائل مانند شهادت آنان، از این قبیل بوده است و برعکس علم عادى است که زمینه‏اش براى امامان علیهم‏السلام، همانند دیگر مردم وجود دارد و معیار تکلیف‏پذیرى است. ائمه علیهم‏السلام، بر اساس همین علم، گاهى به کارى دست مى‏زدند و گاهى از کارهایى پرهیز مى‏کردند.

پی نوشت ها

1. تحریم(66)، آیه 10.
2. ر.ک: فضل الله کمپانى، حسن علیه‏السلام کیست؛ محمد مقیمى، فلسفه صلح امام حسن علیه‏السلام، باقر شریف قریشى، زندگانى امام حسن علیه‏السلام، ترجمه فخرالدین رازى، انتشارات بعثت.
3. دیدگاه علامه طباطبایى به نقل از آیةالله جوادى آملى در درس تفسیر

سایت.http://www.noorportal.net


[ سه شنبه 87/8/28 ] [ 9:56 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]

 در این دنیا افتخارم این است که خودم بسیجی ام
امام امت (ره)
-امروز بیاد لباسهای بسیجی ام گریستم
یاد چفیه ام بخیر
دلم برای چکمه هایم تنگ شده  است
امروز سراغ چفیه ام رفتم . خاک چفیه ام را گرفته بود . خاک دلم راگرفته بود
امروز برای دلم سخت گریستم . وخاک چفیه ام را با با اشکهایم شستم
چفیه بوی وضو میداد -  بوی عرق پیشانی - بوی گلاب - بوی معرفت وعشق- بوی خدا
دیروز- دلم از دنیا گرفته بود وامروز هوس لباس بسیجی ام کرده است
لباس بسیجی بی تکلف است . ساده است
لباس بسیجی . بسیجی است . بی ریا وخاکی . خط خط نیست . دورو نیست . یکرنگ است
کاش آدمها نیز راه راه نبودند . یکرنگ بودند .کاش هر انسانی یک دست لباس بسیجی داشت .
کاش قدر لباسهای بسیجی مان را می دانستیم . کاش همه بسیجی بودند
دیروز - پلاکم را در گردن عکس یادگاریم یافتم - امروز میخواهم آنرا به گردن خوش بیاویزم
دیروز- صدای آهنگران وکویتی پور را از یاد برده بودم وشنیدنشان برایم امری عادی بود
امروز - دلم یاد جنگ کرده است . چنگ در صف بسیجیان .همانهای که راههای صد ساله را یک شبه

رفتند ودر کنا معبود خود آرام خفتند و چنین گفتند :
آنانکه رفتند کاری حسینی کردند وآنهای که ماندند بایدکاری زینبی کنند.
ذهنم مارش میزند - مارش حمله و مارش همه والفجرها وهمه کربلاها
چفیه ام را بر میدارم .پلاکم را به گردن می آویزم تا بی نشان نمانم .
پوتینهایم را می پوشم -براه می افتم -به خیابانهای شهر میروم
تیرها شلیک می شود - تیرهای تعجب -گلولهای نگاههای شیطانی - ترکشهای تمسخر
دنیای غیر بسیجی - جدا دنیای دیگری است .دنیای رنگها . دنیای خطها - مردهای خطی-زنهای رنگی
دنیای شکمهای ورم کرده . دنیای پوچ . دنیای بازی وپارتی . دنیای مانکنها . مدها .مدلها .پاساژها .

ویترینها
دنیای آدمهی مدرکی . مدرکهای افتخاری.هنرهای مصرفی با هنرمندان فریزری
جدا که دنیای غیر بسیجی دنیای عجیبی است .
در دنیای غیر بسیجی .سنگ مزار شهید از یاد میرود .دیدار ودلجویی از خانواده شهید به فراموشی

سپرده می شود.
رسالت اسلامی بی رسول می ماند . رسالت انقلابی .دلخوش هوا هوسها می گردد - رسالت فرهنگی

هویتش را از دست می دهد .
در دنیای غیر بسیجی . ثروت وزیور غاصب حقوق انسانیت می شود .
خوی حیوانی ودرندگی تبلیغ می گردد .
طوفان غرایز وبی بندوباری .خیلی ها راباخود میبرد.شعارها قبل از رسیدن به منصه شعور - با کمال

وقاحت وبی شرمی ذبح می شود .
جانباز اسلام وانقلاب بی یار ویاور می ماند
آی بسجی - دنیای غیر بسیجی دنیای حرفهاست . دنیای گوشهای کر .دنیای دلهای سنگ
نگذاریم دل طرد مادر شهید را دلهای سنگ بشکند -دنیای غیر بسیجی -دنیای سنگ دلی است

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 87/8/26 ] [ 11:21 عصر ] [ غلامرضابالایی راینی ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 51
بازدید دیروز: 40
کل بازدیدها: 280128